۸۰ درصد صادرات ما به روسیه محصولات غذایی و کشاورزی است در حالی که واردات این گروه کالایی در روسیه فقط ۲۵ میلیارد دلار است و مابقی ۲۴۰ میلیارد دلار بخشهای مختلف و متعدد بسیاری است که ایران نیز در آنها ظرفیت دارد اما مغفول مانده است چرا که مشکل مدیریت بهرهوری و کارآمدی داریم
خبراقتصادی - چالشهای تجاری و عدم دستیابی به فرصتهای طلایی روسیه با دو مشکل دسترسی به بازار و لجستیک تجاری در تجارت با روسیه مواجه است.
واردات سالانه روسیه به طور متوسط ۲۴۰ میلیارد دلار است، و ایران به فرصتهای این کشور دسترسی ندارد. دلایل مختلفی در این موضوع دخیل است که تماما در داخل باید پیگیری شود چرا که روسیه هیچ ممنوعیتی در تجارت خود ندارد.
برای اینکه دسترسی به بازار قوی و بزرگ روسیه را داشته باشیم ، باید به عواملی که در همه دنیا در قالب قانون یکسان است بپردازیم؛ به عنوان نمونه در خصوص لجستیک تجاری باید بررسی کنیم که در این حوزه درک و سواد و دانش ما چقدر است؟ به معنای اینکه در مسیر توسعه روابط با روسیه چه وضعیتی در بخش لجستیک تجاری داریم. یا در خصوص تسهیل تجاری، باید آسیبشناسی کنیم که نهادهای سیاستگذار ما تا چه اندازه به موضوع تسهیل تجارت میاندیشند و در زمان تدوین مقررات و آیین نامه و بخشنامه آیا قاعده تسهیل تجارت را مد نظر قرار میدهند یا فقط اهداف سازمانی خاص خود را بدون در نظر گرفتن موانع پیش روی تجارت دنبال میکنند؟ دولتها نباید برای به دست آوردن یک شاخص و آمار مد نظر خود ، یک اصل و قاعده(تجارت) را فدا کنند.
آیا نگاه ما به دسترسی بازار بهروز است؟ آیا از علم و فناوری استفاده میکنیم تا بتوانیم قواعدی مانند سهم و شرایط و تمرکز بازار که در بخش دسترسی بازار است را بررسی کنیم؟
برای داشتن تجارت موفق ابتدا باید از لجستیک تجاری شروع کنیم. سپس کارهای موازی شکل میگیرد که در این مرحله به مرور فقدان امکانات شناسایی میشود و باید آنها را تامین کنیم. به مجموعه این عوامل زنجیره تامین میگویند و اگر قرار باشد اقتصاد پایدار داشته باشیم و استراتژی توسعه همگرایی اقتصادی با کشورهای همسایه را که دولت سیزدهم به خوبی و حکیمانه انتخاب کرد پیش ببریم، باید این اصول را رعایت کنیم.
دولت باید به عنوان ناظر بر عملکرد و رفتار سازمانهای ذیربط در این بخش آنها را به گونهای هدایت کند که مشخص شود از چه نقطهای باید شروع کنیم و به چه نقطه ای برسیم؟ در گذشته قصورهایی در این مسیر داشتیم که منجر به این شد که در حال حاضر از بازار ۲۴۰ میلیارد دلار واردات کشور روسیه سهم بسیار ناچیزی داریم.
باید استراتژی درستی داشته باشیم، بیشترین ضعف ما در دسترسی بازار و لجستیک تجاری است.ما در بخش دسترسی بازار که شامل جمع آوری اطلاعات تجاری در خصوص فرصت های بازار روسیه و رفتار رقبا و تقاضای مشتریان است ضعف بزرگی داریم. به عنوان نمونه تاکنون فاقد رایزنان بازرگانی قدرتمند و مطلع و مشرف به بازار بودیم که البته مشکل اصلی این است که این فرد باید از بدنه دولت انتخاب شود که اشتباه است.
هیچ کشوری در روسیه رایزن بازرگانی دولتی ندارد، رایزنهای اقتصادی که عمدتا دیپلمات هستند و زیرمجموعه معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه هستند باید دولتی باشند اما رایزن بازرگانی که باید کانالهای ارتباطی با بخش خصوصی هر کشوری داشته باشد باید از بخش خصوصی باشد.
داشتن مرکز تجاری در روسیه یکی از مسائل مهمی است که به اعتقاد عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه جزو الزامات است و باید در این مرکز بخشی از کارمندان بومی با تخصصهای مختلف نیز حضور داشته باشند. این موضوع باید به توافق کمیسیون مشترک دو طرف برسد که به طور کلی متولی تمام این موارد سازمان توسعه تجارت و همچنین اتاق بازرگانی ایران است اما متاسفانه اتاق بازرگانی ایران تاکنون اقدام تاثیرگذاری در حوزه توسعه صادرات به روسیه نداشته است.
بهترین تشویق برای صادرکننده این است که دولت مانعتراشی نکند. البته مسائل مربوط به سامانه نیما نیز ضربه به صادرات کشور است چرا که ۲۵درصد توان رقابتی صادرکنندگان را کاهش می دهد. دولت باید اختیار عمل «میر بیزنس بانک» را بیشتر کند که میتواند تنها بانک حامی صادرات در روسیه باشد. این بانک باید تقویت شود که بستگی به توسعه تجارت ایران و روسیه نیز دارد.
طبیعتا سازمان توسعه تجارت با مدیریت دکتر پیمان پاک که دانش زنجیره تامین را دارد میتواند این امر را به خوبی محقق کند.سازمانهای ناظر مانند دامپزشکی و قرنطینه استاندارد و غذا و دارو که سازمانهای مهم در امر صادرات هستند، ارتباطی که با هم باید داشته را ندارند. در واقع نه تنها همگرایی بین سازمانی ندارند بلکه ارتباطات نزدیکی هم با سزامانهای همتای خود در کشورهای هدف ندارند؛ اگر اینطور بود شاهد برگشت فلفل دلمهای صادراتی به روسیه نبودیم، در حالی که اگر این کار به راحتی با مدیریت دوساعته در یک جلسه برنامهریزی میشد شاهد چنین اتفاقی نبودیم. سازمان ترویج کشاورزی باید اقدامات لازم را انجام میداد اما عملکرد این سازمان تاکنون خروجی مناسبی نداشته است. این سازمان باید ملاحظات هر کشوری را در هر حوزه ای از محصولات کشاورزی و مواد غذایی را بگیرد و به سازمان ذی ربط ابلاغ کند تا به اطلاع تولیدکنندگان و صادرکنندگان برسد.
دلایل اینکه نتوانستیم از فرصت های بازار روسیه استفاده کنیم را باید در سومدیریتهای داخلی دنبال کرد چرا که در روسیه هیچ ممنوعیتی برای تجارت وجود ندارد. بنابراین لازم است که مراکز تجاری در روسیه ایجاد کنیم و همچنین امکانات لجستیکی و نگهداری کالا ایجاد شود. در حال حاضر کالای ما که به روسیه میرسد، برای شرکتهای روسی یا آذربایجانی درآمدزایی میشود چرا که در انبارهای این دو کشور نگهداری خواهد شد و چون هزینهها هم گران است مجبور میشویم کالا را زیر قیمت بفروشیم. در نتیجه باید امکانات زیرساختی در خاک روسیه داشته باشیم تا محصولات در سردخانه ایرانی نگهداری شود که در این صورت خریدار اصلی نیز با اعتماد قرارداد منعقد میکند.
انعقاد پیمانهای دوجانبه و چندجانبه پولی میان ایران و روسیه راهبردهای کلان را تعیین میکند و میتواند در تسهیل تجارت ایران و روسیه و برقراری تجارت آزاد بین دو کشور تاثیرگذار باشد اما ابتدا باید مسائلی را در داخل حل کنیم.
۸۰ درصد صادرات ما به روسیه محصولات غذایی و کشاورزی است در حالی که واردات این گروه کالایی در روسیه فقط ۲۵ میلیارد دلار است و مابقی ۲۴۰ میلیارد دلار بخشهای مختلف و متعدد بسیاری است که ایران نیز در آنها ظرفیت دارد اما مغفول مانده است چرا که مشکل مدیریت بهرهوری و کارآمدی داریم.
اگر دولت سیزدهم میخواهد همگرایی اقتصادی داشته باشد و از فضای واردات ۱۲۰۰ میلیارد دلار کشورهای همسایه سهم قابل توجهی را برای اقتصاد کشور ثبت کند، اصلاحات را باید از داخل کشور آغاز کند و به عبارت دیگر خودسازی اقتصادی را از خودمان شروع کنیم. باید واگرایی سازمانی و مدیریتی در حوزه صادرات را در داخل کشور به همگرایی تبدیل کنیم تا همگرایی اقتصادی با کشورهای همسایه تحقق یابد چرا که ایران موقعیت ژئوپلیتیکی بسیار خوبی دارد که متاسفانه استفاده درستی از آنها نمیشود.