با توجه به تورم مزمن در کشور کنترل نقدینگی از اهمیت بالایی برخوردار است. بررسی آمارها نشان میدهد نقدینگی از رقم 2472 هزار میلیارد تومان در اسفندماه 1398، به بیش از 3210 هزار میلیارد تومان در دیماه 1399 رسید و تا انتهای سال 1399 این رقم به حدود 3380 هزار میلیارد تومان رسیده است.نقدینگی در سال 1399 نسبت به سال 1398، رشدی معادل 37 درصد و افزایشی بیش از 900 هزار میلیارد تومان را تجربه کرده است و در صورتی که مدیریت فعلی در حوزۀ نقدینگی برقرار باشد، مقدار نقدینگی در انتهای سال 1400 به حدود 4600 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
خبراقتصادی -
با توجه به تورم مزمن در کشور کنترل نقدینگی از اهمیت بالایی برخوردار است. بررسی آمارها نشان میدهد نقدینگی از رقم 2472 هزار میلیارد تومان در اسفندماه 1398، به بیش از 3210 هزار میلیارد تومان در دیماه 1399 رسید و تا انتهای سال 1399 این رقم به حدود 3380 هزار میلیارد تومان رسیده است.نقدینگی در سال 1399 نسبت به سال 1398، رشدی معادل 37 درصد و افزایشی بیش از 900 هزار میلیارد تومان را تجربه کرده است و در صورتی که مدیریت فعلی در حوزۀ نقدینگی برقرار باشد، مقدار نقدینگی در انتهای سال 1400 به حدود 4600 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
حسین میرزایی پژوهشگر اقتصادی در مورد تورم دهه 90 گفت: دهه 90 دهه خاص در اقتصاد ایران بود. جهش پی در پی نرخ ارز و تورم افسار گسیخته و رشد شتابان نقدنیگی که در نهایت در معیشت تضعیف شده مردم قابل لمس و مشاهده بود از جمله مشکلات این دهه است. یکی از مهمترین معضلات کشور نقدینگی بود که به طور مکرر مورد تاکید مقامات عالی کشور بوده است.
بانکهای خصوصی طی سال ۹۸ و ۹۹ هیچ کمکی به دولت نکردند اما به ترتیب ۸۷ و ۴۷ هزار میلیارد تومان در این دو سال از بانک مرکزی استقراض کردند و نقشی بزرگ در رشد نقدینگی داشتند.
روند نقدینگی طی دهه 90 از رقم 350 هزار میلیارد تومان در سال 90 به بالغ بر 3475 هزار میلیارد تومان در سال 99 رسیده و پیش بینی می شود که در انتهای سال 1400 با همین وضیت موجود و همین مدیریتی که در سیستم بانکی کشور جاری است به رقم 4600 هزار میلیارد تومان هم برسد. وقتی که به این متغیر نگاه میکنیم میبینیم طی دهه 90 ده برابر شده است.
روند روزانه نقدینگی افسارگسیخته بوده است. در سال 1390 روزانه 161 میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه میشد اما در سال 1399 به طور متوسط این رقم 2740 میلیارد تومان در روز رسیده است. در سالی که فعالیتها متوقف شده بود به طور مداوم نقدینگی در اقتصاد پمپاژ میشد. پیش بینی میشود که در سال 1400 رشد روزانه نقدینگی به طور متوسط به 3400 میلیارد تومان در روز برسد.
نکته حائز اهمیت در مورد سال 99 این است که در اسفند ماه خلق روزانه نقدینگی به رقمی بالغ بر 550 میلیارد تومان در روز رسیده است. برای اینکه این رقم به خوبی درک شود باید دقت داشت که وقتی این رقم را ساعتی می کنیم می بینیم در اسفند ماه سال 99 ساعتی 160 میلیارد تومان نقدینگی خلق میشده است.
این میزان برابر خلق روزانه نقدینگی در سال 90 است، یعنی ما در سال 99 در هر ساعت به اندازه کل سال 90 نقدینگی خلق میکردیم.
نقدینگی متشکل از دو مولفه است. اول اینکه پول پرقدرت است و در واقع پولی است که از طرف بانک مرکزی در جامعه تزریق میشود. بخش دیگر که بخش مهمی است، خلق نقدینگی توسط بانکها است. پول پرقدرتی که توسط بانک مرکزی تزریق میشود، توسط بانکها با مکانیسمی که فرآیند بانکداری است، چندین برابر میشود و پس از آن به دست عوامل اقتصادی میرسد.
حدودا 87 درصد از کل نقدینگی کشور توسط بانکها و تنها 13 درصد توسط بانک مرکزی ایجاد میشود. این سوال وجود دارد که این 13 درصد را چه کسی ایجاد میکند؟ در مورد آن 87 درصد تقریبا همه کارشناسان متفق القول هستند که بانکها آن را خلق میکنند اما بر روی پول پرقدرت اختلاف نظر وجود دارد.
برخی دولت، برخی بانک مرکزی و برخی دیگر کسری بودجه را عامل آن میدانند. در ادامه نشان میدهیم که اتفاقا رکن غالب و نقش پررنگ در خلق پول قدرت را خود بانک ها ایفا کردند و بی انضباطی بانکها و رفتارهای سوداگرانه که در اقتصاد جلو میبردند باعث شد، پول پرقدرت ایجاد شود.
در طول دهه 90، به طور متوسط 50 درصد پایه پولی کشور را بدهی بانکها ایجاد کرده است که این رقم در واقع متوسط دهه است. وقتی بررسی میکنیم، متوجه میشویم در برخی سالها تا 66 درصد از پایه پولی کشور را همین بدهی بانک ها ایجاد کرده است. این ما به ازای چه بوده؟
سهم 50 درصدی بانکها از در خلق پول پرقدرت
وی افزود: شبکه بانکی ما 4 دسته کلی است؛ یک سری بانکها مثل بانک ملی و سپه دولتی و تجاری هستند. یک سری بانکهای دولتی تخصصی هستند که پروژه های عمرانی و بلند مدت را پشتیبانی میکنند. یک سری از بانکها طبق اصل 44 واگذار شدند و الان جزو بانکهای خصوصی هستند و یک سری هم از روزی که خلق شدند خصوصی بودند برای افراد بودند.
اگر پول پرقدرت را به صورت کیک در نظر بگیریم، میبینیم که سه درصد آن را دولت با استقراض از بانک مرکزی ایجاد کرده است. بخش دیگر بانک مرکزی است که خود ذخایری مانند طلا دارد، طلا دارد. وقتی این ذخایر را جمع میکند باید به ازای آن پول پخش کند. همه اینها روی هم حدود 47 درصد می شود.
بانکها به تنهایی 50 درصد از این کیک را به خودشان اختصاص دادند و این رقم را به ازای فعالیتهایی انجام دادند به خودشان اختصاص دادند و آمدند پول پرقدرت را در کشور ایجاد کردند.
اگر 50 درصد سهم بانکها را تفکیک کنیم، میبینیم، سهم بانک های خصوصی طی ده سال گذشته افزایش پیدا کرده است، یعنی عمده پول پرقدرتی که در جامعه ایجاد میشود و مثل سیل به سمت بازارهای مختلف میرود، توسط بانک های خصوصی ایجاد شده است.
وقتی سهم بانکهای خصوصی را با بانک های وگذار شده جمع میکنیم، میبینیم حدودا بین 55 درصد یا در بعضی از سالها 60 درصد سهم بانکها در خلق پول پرقدرت توسط بانکهای غیر دولتی به بازارها تزریق شده است. این بانکها هیچ نقش خاصی در پروژههای عمرانی و تولید ندارند و برای اشخاص هستند و فقط منافع شخصی افراد خاصی را دنبال می کنند.
عمده بدهی بانکها را بانکهای خصوصی ایجاد کرده بودند. وقتی بررسی میکنیم که این بانکهای خصوصی چقدر به دولت قرض دادن،د میبینیم کل 6 درصد از کل پولی که دولت از بانکها دریافت کرده، توسط بانکهای خصوصی بودهاست.
این بدین معنا است که بانکی خصوصی که کلا 6 درصد به دولت قرض داده رفته و 60 درصد بدهی ایجاد کرده است و آن بانکهایی که بیشترین کمک را به دولت کردند کمترین پول را از بانک مرکزی دریافت کردند. در نتیجه این گزاره که کسری بودجه عامل رشد نقدینگی است کاملا رد میشود.
در سال 97 بانک های خصوصی کلا 7 هزار میلیارد تومان به دولت کمک کردند اما 78 هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی قرض گرفتند. در اینجا این سوال مطرح است که مابهالتفاوت این پول چه شده؟ به صورت طبیعی خرج سفته بازی بانکها شده است.
مجموع بدهی این بانکهای خصوصی به بانک مرکزی در سال 1398 معاد 87 هزار میلیارد تومان بوده است و تسهیلات تکلیفشان صفر درصد. شاید کسی این را باور نکند ولی صفر است. در سال 99 دوباره 47 هزار میلیارد تومان بدهی شان به بانک مرکزی بوده و تسهیلات تکلفیشان صفر درصد بوده است.
آن بانکهایی که بیشترین کمک را کردند و در سال 1398 معادل 19 هزار میلیارد تومان و در سال 1399، معادل 27 هزار میلیارد تومان تسهیلات تکلیفی دادند همان بانک های دولتی بودند و بدهی همین بانکها در سال 98، معادل 3 هزار میلیارد تومان و در سال 1399، معادل 4 هزار میلیارد تومان بوده است.
بحثی که در خصوص تسهیلات تکلیفی مطرح است در واقع یک بازی رسانهای است که از یک طرف گزاره مخدوش را مطرح میکنند و از طرف دیگر آمار را مخفی میکنند تا بتوانند حرفشان را ثابت کنند.
پمپاژ سه برابری تسهیلات به بازار مسکن سبب جهش قیمت در نیمه دوم سال 97 شد
میرزایی افزود: برای واکاوی این بحث بازار مسکن را مثال میزنیم. بر اساس رفتارشناسی که شبکه بانکی ما داشته است، هر سال تقریبا هشت درصد از تسهیلات بانکی را به بخش مسکن اختصاص میدهد، اما به یک باره در نیمه دوم سال 1397 میبینیم که شبکه بانکی 3 برابر 6 ماه اول سال پول در بازار مسکن پمپاژ میکند.
این یعنی در حالی که در سه ماهه اول سال 97 حدود 26 هزار میلیارد تومان تسهیلات به بازار مسکن تزریق شده است، ناکهان در نیمه دوم سال به 78 هزار میلیارد تومان میرسد.
این سوال مطرح میشود که اثر این پول در بازارهای حقیقی چه بوده؟ وقتی که قیمت مسکن در سطح شهر تهران را بررسی میکنیم میبینیم دقیقا در نیمه دوم سال 97 بیشترین جهش قیمت مسکن در سطح شهر تهران و به دنبال آن در کل کشور رخ داده است. این مسئله نشان میدهد که وقتی بانکها و نقدینگی به بازاری مثل مسکن روی میآورند، چطور بازار را جابجا میکنند.
نکته جالب اینجاست که این 78 هزار میلیارد تومان چیزی است که در ظاهر به بخش مسکن وارد شده است. اگر طراز نامه بانکها را در نیمه دوم سال 97 بررسی کنیم، میبینیم تقریبا 80 هزار میلیارد تومان از پولی که در اختیار بانکها بوده، تسهیلات داده نشده است که این رقم خود میتوانست به سوداگری دامن بزنند.