:
كمينه:۲۰.۴°
بیشینه:۲۰.۹۹°
Updated in: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴
بهزاد زرینپور شاعر و روزنامه نگار

فردوسی ناظم - فردوسی شاعر

لحن جنگاوری؛ استفاده حروف چ و خ برای تولید صدای چکاچاک تیغ : ستون کرد چپ را و خم کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست / لحن عاشقانه؛ استفاد از حروف ر ، د ، ت و ی که لطیف ترین حروف هستند در تلفظ : از این رو ‌بپروردم این تار را که تا دست گیری کنم یار را / لحن نیایشی؛ استفاده از حروف م، ب و ن که زیر گنبد انعکاس و طنین مضاعف دارند: به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را
کد خبر: ۱۵۳۳۴۷
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۵
اقتصاد گردان - در باره ظرایف و دقایق کار فردوسی در شاهنامه محققان نامدار بسیاری در یک قرن اخیر به تفصیل نوشته اند.
به باور من اما محققان آنقدر که به شاهنامه از حیث محتوی آن با تأکید بر ارزش این اثر در احیای ‌زیان فارسی و تاریخ ایران و  نیز از حیث هنر داستان سرایی و‌ نمایشنامه نویسی فردوسی اعتبار داده اند- که اعتبار هم دارد- به ارزش های شاهنامه از حیث شعریت و‌ رفتار شاعرانه فردوسی با کلمات و حتی حروف نپرداخته اند.
 برداشت من این است که آن اهداف محتوایی را فردوسی در مقام «ناظم» به نظم کشیده است و چاره ای به جز این اش نبوده است؛ و‌ صد البته که نظمی به تعبیر خودش چونان کاخی بلند که از باد و‌باران نیابد گزند.
اما در کنار این فردوسی ناظم ، یک فردوسی «شاعر» هم همواره بوده است که در زمان های فارغ شدنش از التزام به لوازم داستان سرایی ، به میدان می آمده و کلمات را به بازی دیگری می گرفته است و با آنها شعر می آفریده است.ابیاتی در شاهنامه هست که به تعریف ما از شعر نزدیک تر است تا نظم .معروف ترین آنها بیتی از ابیاتی که زال در شرح غم هجر رودابه برای پدرش سام -که با این ازدواج مخالف بود- می نویسد:
ستاره شب تیره یار من است /
من آنم که دریا کنار من است/

اما اینجا می خواهم به یک هنر شاعری مهم فردوسی اشاره کنم که درک عمیق و‌شاعرانه او از جایگاه و تأثیر حروف در تولید لحن را نشان می دهد. من سه بیت را از شاهنامه انتخاب کرده ام که سه لحن متفاوت جنگاوری ، عاشقانه و نیایشی دارند و این لحن ها را فردوسی به مدد کاربرد بجای حروف ایجاد کرده است. به باور من همه شاعران بعد از فردوسی از حیث این نوع کاربرد حروف وامدار او ‌هستند.
۱-لحن جنگاوری؛ استفاده حروف چ و خ برای تولید صدای چکاچاک تیغ  :
ستون کرد چپ را و خم کرد راست/
خروش از خم چرخ چاچی بخاست
۲-لحن عاشقانه؛ استفاد از حروف ر ، د ، ت و ی که لطیف ترین حروف هستند در تلفظ :
از این رو ‌بپروردم این تار را /
که تا دست گیری کنم یار را
۳- لحن نیایشی؛ استفاده از حروف م، ب و ن که زیر گنبد انعکاس و طنین مضاعف دارند  :
به بینندگان آفریننده را /
نبینی مرنجان دو بیننده را
 
فردوسی_شاعر
فردوسی_ناظم