فرشاد مومني با اشاره به بحرانهاي اقتصاد پس از كرونا و راهحلهاي آن: اولويت كشور كاهش فقر و نابرابري است
شوكهاي برون زا بهطور همزمان دربردارنده آميزهاي از فرصتها و تهديدها هستند و بنابراين اگر ما از فرصتهاي ناشي از كرونا و تحريم و سقوط قيمت نفت هم آگاه باشيم و آنها را هم به اندازه تهديدها جدّي بگيريم، شايد تركيب چيزهايي كه اكنون بهشدت منحوس به نظر ميرسند بستري فراهم كند براي اينكه بتوانيم يك برون رفت عالمانه و مشاركت جويانه از اين بحرانها از طريق داناييهاي ارتقاء يافته و سازههاي ذهني پذيرنده ابعاد اهميت مشاركت مردم را داشته باشيم
اقتصاد گردان - دكتر فرشاد مومني كه در يك نشست اينترنتي درباره اقتصاد پسا كرونا سخن ميگفت، به تشريح گزارشهاي مركز پژوهشهاي مجلس درباره ابعاد اقتصاد كلان شيوع كرونا پرداخت و گفت: با اينكه نقصهاي قابل اعتنايي هم در اين گزارش مشاهده ميشود اما امتيازهاي مثبت آن بيشتر از نقصها است
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: اولين نكتهاي كه در اين گزارش مورد توجه قرار گرفته اينكه روي اين مساله تأكيد ميگذارد كه ايران پيش كرونا هم اوضاع بسيار شكنندگي آوري داشت. بخش اندكي از آن به مساله تحريمهاي بازگشته و سقوط قيمت نفت مربوط ميشد اما بخش بزرگتر به خطاهاي سياستي فاجعهسازي كه طي سه دهه گذشته براي ما حاصل شده است.
وي گفت: در اين گزارش چندان وارد اين بحثها نميشود به اشارههايي بسنده ميكند اما روي اين مساله تأكيد ميگذارد و ميگويد: «ما بايد بفهميم براي مواجهه با شرايطي كه كرونا هم به گرفتاريهاي قبلي اضافه شده با هفت محدوديت مهم روبرو هستيم. اولي اينكه ما با بحران تشكيل سرمايه ثابت ناخالص روبرو هستيم و من اضافه ميكنم در سال 1398 از اين نظر ما با يك نقطه عطف در تاريخ پنجاه ساله اخير اقتصادي روبرو شديم و آن هم اينكه سرمايهگذاريهاي انجام شده به اندازهاي سقوط كرده كه حتي قادر به جبران استهلاكها هم نيست. اين بدين معنا است كه ما با بحران توليد بالقوه و با سقوط ظرفيت توليد هم روبرو هستيم. بهطور همزمان در عين حال كه با تورم بسيار بالا كه جزو پنج كشور با بالاترين ميزان تورم در دنيا محسوب ميشويم قرار داريم به اين دليل و به دلايل ديگر با يك ركود عميق همراه با نااطمينانيهاي فزاينده هم روبرو هستيم.
وي گفت: مساله بحران تقاضاي موثر در همه عرصهها در سطح افراد، خانوارها، بنگاهها، دولت بيداد ميكند كه البته آن گزارش اينها را با جزييات توضيح نداده اجمالاً روي بحران تقاضاي موثر تأكيد كرده و يك تمركز ويژهاي هم روي اين كرده كه كرونا باعث شده حتي كساني كه وجوه انساني وحشتناك فقر در ايران ناديده ميگرفتند و مانند آدمهايي كه نميدانم بايد به چه تشبيه كرد ميگفتند اگر فقرا قادر نيستند نيازهاي حياتي بقاء خودشان را بخرند عيب ندارد اينها را صادر كنيد؛ حتي اكساني كه چنين توصيههايي در گذشته ميكردند هماكنون اگر چنين توصيهاي كنند بيشتر اعتبار خودشان را از دست ميدهند به اعتبار اينكه در گزارش تصريح ميكند شيوع كرونا باعث شده حتي همسايگان ما كه بزرگترين مشتريان بخش اعظم كالاهاي صادراتي غير نفتي بودند اكنون از ترس ملاحظات بهداشتي تجديد نظرهايي در آن زمينه هم انجام ميدهند.
به گزارش جماران، دكتر مومني ادامه داد: نكته بسيار مهم ديگري كه در اين گزارش تصريح ميكند اينكه اوضاع بنگاههاي توليدي و به ويژه بنگاههاي كوچك و متوسط بهشدت شكننده است. زماني كه اين محدوديتها را ملاحظه ميكنيد و در هم تنديگيها و پيوندهاي آنها را هم ميبينيد به وضوح مشاهده ميكنيد كه چرا ما مدتها چه در دولت قبلي و چه در اين دولت كه هر دو مسابقه برنامه گريزي با يكديگر گذاشتهاند ميگفتيم بدون برنامه نميتوان با اين مسائل برخورد كرد، نميتوان اولويتها را منطقي انتخاب كرد. به دليل اينكه فقط در كادر برنامه است كه ميتوانيد ناهماهنگيهاي فاجعه ساز و پر خسارتي كه در اين كشور وجود دارد در همه عرصههاي نظام تصميمگيري و اجرا و همين طور موازيكاريها و اتلاف منابع را حل و فصل كرد.
وي گفت: به نظرم گزارش مركز پژوهشها از اين نظر خيلي خوب نشان ميدهد چرا حتي به كساني كه از منظر تحليلهاي سطح توسعه هم به ماجراي كرونا و مسائل جاري اقتصاد ايران نگاه ميكنند ناگزير هستيم رويارويي فراگير و موثر با مساله فقر شكنندگي آور را در دستور كار قرار دهيم. به غير از محدوديتهايي كه به شكل قابل قبولي در اين گزارش مورد توجه قرار گرفته خدمت بزرگي كه اينها كردهاند و اميدواريم كساني كه گوششان بايد بشنود زودتر بشنود اينكه پيشبيني كردهاند فقط در اثر كرونا در سال جاري بين 7.5 تا 11 درصد از ستانده كل اقتصاد از بين ميرود. يك رشد منفي به اين اندازه فقط از ناحيه كرونا ايجاد ميشود. با مفروضاتي كه توضيح دادند فرض كردند اوضاع و احوال قيمت و درآمد حاصل از صدور نفت خيلي بهتر از آن باشد كه اكنون در عمل مشاهده ميشود و مفروضات ديگر. بدين معنا فرض كردهاند آن محدوديتها و تحريمها نباشند فقط در اثر كرونا يك چنين سقوطي در توليد ملي اتفاق خواهد افتاد و كساني كه بايد حواسشان را جمع كنند بايد به اين نكته هم توجه داشته باشند كه اين سقوط روي پايهاي است كه در عملكرد اقتصادي دو ساله گذشته ما چيزي حدود 15 درصد اندازه اقتصاد قبلاً كوچك شده بود و روي اين مقياس كوچك است كه باز يك سقوطي به اين اندازه دوباره موضوعيت پيدا ميكند.
وي گفت: نكته بسيار قابل اعتناء و قابل تقدير ديگري كه اينها مطرح كردند اين است نشان دادند فقط در اثر كرونا چيزي بين دو ميليون و هشتصد و هفتاد هزار نفر تا شش ميليون و چهارصد و سي و يك هزار نفر از شاغلان فعلي هم به واسطه كرونا در معرض از دست دادن شغل خودشان هستند. كاش مجال بود و ما ميتوانستيم با جزييات خيلي بيشتر درباره معني اين مساله صحبت كنيم. متأسفانه زماني كه علم و حساسيت بايسته درباره توسعه و نابرابريهاي ناموجه وجود ندارد درباره جزيياتش هم توجه لازم وجود ندارد. خيليها از سر دلسوزي درباره ناهنجاريهاي اجتماعي و گسيختگيهاي اخلاقي غير متعارف در جامعه ما خيلي اظهار شكوه و شكايت ميكنند. ما متفكران بزرگي در استاندارد آمارتيا سن داريم كه بررسي كردند و متوجه شدند بر خلاف تصوّر رايج كه دركي صرفاً اقتصادي از مساله شغل ارايه ميدهند، شغل براي حيات فردي و جمعي انسانها چهارده كاركرد دارد كه فقط سه تا از آنها جنبه اقتصادي دارد. وجوه غير اقتصادي اشتغال و بيكاري از وجوه اقتصادياش با ضريب اهميت چندين برابر بيشتر است و تقريباً بزرگترين نيروي محركه ناهنجاريهاي اجتماعي كه كم و بيش در ايران مشاهده ميشود برخورد سهل انگارانه و غير كارشناسانهاي است كه درباره ابعاد اهميت اشتغال وجود دارد.
دكتر مومني ادامه داد: اين گزارش ميگويد در اثر كرونا ادامه زندگي بين سه تا شش و نيم ميليون خانوار در ايران با ماجرا روبرو ميشد در حالي كه قبل از اينكه گزارش بيايد در گزارشهاي رسمي مطالعههايي داريم كه اندازه جمعيت فقير جامعه ما برآوردهايي تا نزديكيهاي 40 درصد جمعيت دارد.
وي گفت: مطالعات بسيار ارزشمندي در وزارت كار و امور اجتماعي شده كه درباره نقش تحريمها در اشتغالزدايي هم صحبت كرده است. در واقع در اين گزارش روي ابعاد اشتغال زدايانه و توليد زدايانه كرونا كه بسيار قابل اعتناء هست صحبت شده است. دعوت ميكنم تا باب گفتوگوهاي كارشناسي سطح بالا در مقياس درون حكومت و با مردم در اين باره باز شود. اينها فقط عوارض فقرزا و نابرابرسازي است كه در اثر كرونا با ان روبرو خواهيم شد. در وزارت كار، امور اجتماعي و غيره مطالعههايي وجود دارند كه نشان ميدهند در موج قبلي تحريمها كه سال 90 و 91 كليد خورد فقط در سال 90 و 91 در اثر بازگشت تحريمها حدود پنج ميليون نفر به فقرا اضافه شده است. برآوردهايي كه در وزارت كار وجود دارد نشان ميدهد دوباره در موج نقض برجام توسط امريكا و برگشت دوباره تحريمها هم فقط در سال اول چيزي حدود دو ميليون نفر دوباره به زير خط فقر ميافتند و اين مسير شكنندگي آور همچنان استمرار دارد و هر سال كه جلوتر ميرويم بدتر ميشود. مهمترين نكتهاي كه در مطالعههاي قبلي وزارت كار درباره آثار فقرزا و نابرابرساز تحريم وجود دارد وحشتناكترين قسمت قضيه است اينكه فقر خوراكي كه شديدترين شكل شناخته شده فقر در دنيا است با يك آهنگ رشد نگرانكنندهاي افزوده ميشود.
وي افزود: در اين صورت زماني كه در اثر كرونا آن ميزان افت توليد و اشتغال زدايي داشته باشيم طبيعتاً از اين زاويه هم ماجرا خيلي پيچيدهتر ميشود. كار بسيار ارزشمند و مهم ديگري كه در اين گزارش صورت گرفته برجستهترين نقايص و ضعفهاي بسيار نگرانكننده نظام حمايتهاي اجتماعي در ايران هست. در اين گزارش نشان داده شده بخش بزرگي از جمعيت شاغل ما در بخش غير رسمي فعال هستند و بنابراين آمارهاي بسيار تكاندهندهاي از اين قبيل در اين گزارش آمده است؛ بهطور مثال گفته شده 69 درصد خانوارها در سال 1397 در ايران تحت پوشش بيمههاي غير درماني اساساً قرار ندارد. بنابراين بخش بزرگي از حمايتهاي اجتماعي كه دولت طراحي ميكند و عموماً اصابتش به بخشهاي رسمي هست از اينها دريغ ميشود.
به گزارش جماران، فرشاد مومني ادامه داد: يكي ديگر از دادههاي تكاندهندهاي كه در اين گزارش ذكر شده و نشان ميدهد زماني كه اينها به توسعه، كيفيت اشتغال و رشد توجه نميكنند چگونه فاجعههاي انساني و اجتماعي رقم ميخورد. در اين گزارش گفته شده بيش از 70 درصد اشتغال زاييهايي كه در سالهاي اخير شده در كارگاههاي زير پنج نفر اتفاق افتاده كه بخش اعظم آنها هم در بخش غير رسمي فعال هستند و بنابراين اشتغالهاي آنها به هيچوجه اشتغالهاي با كيفيت كه قادر به حل و فصل كردن مساله فقر باشد هم نيست. تكاندهندهترين آمار در اين گزارش كه بايد سپاسگزار بزرگواري اين دوستان باشيم اينكه ميگويد در دهكي كه از نظر درآمدي فقيرترين محسوب ميشود 78 درصد كساني كه در آن دهك قرار دارند و فقيرترين گروه اجتماعي هستند اگر هم شغل دارند در بخش غير رسمي است. بدين معنا به هيچوجه حمايتهاي اجتماعي مشمول حالشان نميشود. بنابراين روي مساله بحران پوشش بيمهاي دادههاي بسيار قابل اعتنايي را مطرح كرده كه به نظرم به واقع بيني در مواجهه با سياستها خيلي كمك ميكند.
وي گفت: متأسفانه حتي در تبليغات رسمي هم بيدقتيها به اين مسائل ملاحظه ميكنيد؛ بهطور مثال مسوولان رسمي كشور كه سخنگويي ميكنند من نميدانم با چه سطح از مطالعات اينگونه صحبت ميكنند. بهطور مثال ميگويند مردم خيالشان راحت باشد كه ما به اندازه كافي مواد غذايي وارد كردهايم. صرف نظر از اينكه چرا به جاي تقويت بنيه توليد داخلي هميشه سادهترين راه را انتخاب ميكنيد حتي اگر به خاطر دقت و توجه از آنها تقدير كنيم اين حرف براي جمعيتي با اين پوشش نه تنها اطمينان خاطر ايجاد نميكند بلكه نفرت آفريني ميكند به دليل اينكه ماجرا آنها اين نيست كه دسترسي به مواد غذايي از نظر وجودش در جامعه ندارند ماجرا اينكه قادر به تأمين مالي براي تهيه آن غذا نيستند. بنابراين اينكه وارد كردهايد تا حدودي ممنون هستيم وليكن به هيچوجه گره آنها را باز نميكند.
دكتر مومني ادامه داد: نكته بسيار مهم ديگري كه وجود دارد اينكه زماني كه شما دهكهاي درآمدي را نگاه ميكنيد در اين گزارش توضيح داده شده هر قدر شدت نياز به حمايتهاي اجتماعي در جمعيت فقير ايران بالاتر هست شدت پوشش بيمهاي كمتر است. اين نشان ميدهد ما با يك وضعيت بسيار خطيري روبرو هستيم كه بايد به اندازهاي كه اهميت دارد به آن توجه شود. نكته بسيار مهم ديگري كه در ادامه مطالب در اين گزارش آمده و ارزشمند تلقي ميشود اينكه ميگويد بخش اعظم كساني كه شغل خود را از دست ميدهند اساساً بيمه نيستند كه بگوييد ما اينها را مشمول بيمه بيكاري ميكنيم يا تخفيف بيمهاي به كارفرمايان ميدهيم اگر اينها را اخراج نكنند. به دليل اينكه غير رسمي هستند به تسهيلات مالي كه دولت براي كمك به بنگاههاي كوچك و متوسط قرار ميدهد دسترسي پيدا نميكنند. مساله اساسيتر اينكه همه كارهايي كه دولت براي حمايت از حفظ مشاغل موجود ميكنند مشمول اينها نخواهد شد.
به گزارش جماران، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: آخرين نكته مهمي كه در اين گزارش ذكر شده، يكي از نقايص ساختاري مزمن نظام بودجهريزي كشور هست، اينكه درآمدهاي غير قابل تحقق در سند بودجه كه امسال به شكل اسفبار جنبه قانوني پيدا كرد، به ابعاد بيسابقهاي رسيده است. اندازهاي كه در اين گزارش در اين زمينه با ملاحظهها و مفروضات بسيار خوشبينانه مطرح كرده است اين است كه ميگويد كسري مالي ناشي از عدم تحققها در حد رقمي نزديك به 185 هزار ميليارد تومان داريم. اين آن چيزي هست من عرض كردم كه براي ما اميد ايجاد ميكند اگر مساله را جدّي بگيريم كرونا ميتواند براي دربردارنده اين فرصت باشد كه ما با خطاهاي سياستي فاجعه آميز و كارهايي كه ناشي از تسخير شدگي غيرعادي نظام تصميمگيري به دست غير مولّدها است مواجه شويم.
وي گفت: متأسفانه با اينكه همه ميفهمند دولت در اين شرايط بايد كاري انجام دهد وضعيت كنوني مالي دولت به گونهاي است كه به نحوي آنها مأيوس ميكند از اينكه واقعاً بتوان كاري كرد. ما برآورد كردهايم كه اگر يك سيستم حمايت اجتماعي فراگير و كارا براي مواجهه و رويارويي صريح با مساله فقر شكنندگي آور غذايي پديدار شود با چيزي حدود سي هزار ميليارد تومان قابليت حل و فصل دارد. در بحثهاي قبلي گفتم متأسفانه ماجرا اين نيست كه منابع در اختيار نداريم بلكه ماجرا اينكه بنيه انديشهاي ضعيف در كنار تسخير شدگي بخشهايي از نظام تصميمگيري و تخصيص منابع اينها را ناتوان كرده از اينكه براي برون رفت از بحران فكري كنند و اين وضعيتي است كه برنامه فسادزا و وابستگيآور تعديل ساختاري به جامعه ما تحميل كرده است.
وي گفت: ماجرا اين است كه راهحلهايي كه اكنون طيف نئوكلاسيكهاي وطني ميدهند و مانند كل سي ساله گذشته توسط دولتها با كوته نگري پذيرفته ميشود. بدين معنا دولتي كه به صورت نظام وار ملاحظههاي دور مدت را قرباني ملاحظههاي كوته نگرانه ميكند آنها را ميپسند. رويههايي كه آنها توصيه ميكنند درآمدزاييهاي فاجعه ساز است. در حالي كه كرونا به مثابه يك فرصت ميتواند از اين زاويه مورد توجه قرار بگيرد كه بهجاي درآمدزاييهاي فاجعهساز دولت را به سمت درآمدسازيهاي توسعه آفرين هدايت كنيم. اكنون ما مطالعهاي را در اختيار داريم كه خيلي تكاندهنده است. در اين مطالعه پيشبيني شده تا پايان تابستان سال 1399 اندازه سپردههاي سرمايهگذاري دور مدت بانكي از مرز دو هزار هزار ميليارد تومان عبور خواهد كرد. ويژگي مهم سپردهها اين است كه با وجود اينكه بخشهاي بزرگي از سيستم بانكي تبعيت نميكند حتي اگر تبعيت هم كند حداقل بابت اين بايد بهره 15 درصدي دريافت كنند كه ما ميدانيم متأسفانه به خاطر حاكميت زدايي در بازار پول بر اثر برنامه تعديل ساختاري بخش بزرگي از تصميمات مقام پولي مورد اعتناء بانكها به ويژه بانكهاي خصوصي قرار نميگيرد. اما محاسبههاي ما بر اساس ميانگين واقع بينانه از بهرهاي كه بابت اين پول پرداخت ميشود حكايت از اين دارد زماني كه به آن رقم برسد سود ماهانهاي كه به اين سپردهها تعلق ميگيرد حدود سي هزار ميليارد تومان در ماه است. نكتهاي كليدي اينكه يكي از ضد توسعهايترين سياستها اينكه كشور را به چنين وضعيت از نظر آقايي پول كشانديم و مساله تكاندهندهتر اينكه يك نظام پاداشدهي در چهارچوب قوانين و مقررات تعريف شده كه صاحبان اين سپردهها از پرداخت هر نوع مالياتي هم معاف هستند.
به گزارش جماران، دكتر مومني گفت: بسيار غمانگيز است؛ به غير مطالعههايي كه ما كرديم و مطالعههايي هم در درون وزارت اقتصاد وجود دارد كه نشان داده معافيت سپردههاي مدتدار سودشان از ماليات چقدر ميتواند مضمون ضد توسعهاي و نابرابرساز و فقر آفرين داشته باشد. من دادههاي آن را آماده كرده بودم بر اساس مطالعههايي كه خودمان انجام داديم ولي اكنون فقط به يكي از مطالعههاي وزارت اقتصاد اشاره خواهم كرد تا بدانيد ماجرا چه ابعادي دارد. مطالعه ما نشان ميدهد اين سود ماهانه سي هزار ميليارد تومان معادل پرداخت ماهي يك ميليون تومان به سي ميليون نفر است. بنابراينچنين ظرفيتي وجود دارد و اگر ما يك بازنگري توسعهگراي عادلانه به نظام مالياتي بهشدت ضعيف كش و غير مولّد پرور داشته باشيم ابعاد ماجرا ميتواند به گونهاي باشد كه كرونا فرصتي شود تا خطاهاي راهبردي كه عمدتاً ناشي از تعارض منافع تسخير شدگي تصميمگيران در خدمت غير مولّدهاي قرار گرفتن يا ندانستن آنها هست اصلاح شود. اگر اسلوب مالياتگيري ما در اين كانال قرار بگيرد دولت ميتواند به شيوه توسعهگرا كسب درآمد كند.
وي گفت: اين شيوه نه دولت را مجبور ميكند سياستهاي مخرب و ضد توسعهاي كسب درآمد را به گونهاي كه نئوكلاسيكهاي وطني گفتهاند دنبال كند تا بيثباتي و ناامني دايماً شدت ببخشد و فشارهاي مافوق طاقتتري به فقرا اضافه كند و هم اينكه نابرابريهاي ناموجه را كاهش ميدهد، آقايي پول را كه كاهش ميدهد انگيزه سرمايهگذاري مولّد افزايش پيدا ميكند و بسياري بحرانهاي زنجيرهاي كه بر اثر اين شيوه ناعادلانه و ضد توسعهاي قاعدهگذاري وجود دارد يكي پس از ديگري اصلاح خواهد شد كه بايد شرح مبسوط آن را در فرصت ديگري بگذاريم. فقط براي اينكه ابعاد سالانه اين سودي كه پرداخت ميشود و هيچ مالياتي به آن تعلق نميگيرد بخواهيم درك كنيم توجه كنيم اين رقم تقريباً سالي سيصد و شصت هزار ميليارد تومان ميشود كه بسيار نزديك به كل بودجه عمومي كشور است. به آن اندازه پتانسيل وجود دارد كه به هر ميزان دولت با لحاظ كردن ساير ملاحظههايي كه در يك برنامه توسعهگرا بايد مورد توجه قرار بگيرد در اختيار داشته باشد.
وي گفت: مسوولان كشور را ميترسانند كه اگر دست به تركيب اين چيزها بگذاريد سيستم بانكي به هم ميريزد، در حالي كه اگر از دريچه مساله نابرابري به اين مساله نگاه كنيد ملاحظه ميفرماييد گزارشهاي رسمي ميگويد 85 درصد سپردههايي كه در سيستم بانكي وجود دارد به 2.5 درصد كل سپرده گذاران تعلق دارد. كانون اصلي نابرابري ناموجه فاجعه ساز در آنجا قرار دارد. چند وقت پيش من مطالعهاي ديدم يكي از وزارتخانهها تهيه كرده بود كه در اين زمينه خيلي تكاندهنده بود آن هم اينكه در چهارچوب توزيع بهشدت نابرابر سپردهها در سه دهه گذشته بررسيهاي رسمي نشان داده بود بيش از 90 درصد تسهيلات كه سيستم بانكي پرداخت كرده منحصراً به دهك ثروتمندترين افراد جامعه رسيده كه سهم جمعيتي آنها از كل صاحبان حساب بانكي كمتر از 6 درصد بوده است.
وي گفت: آن چيزي كه خيلي تكاندهندهتر و خيلي قابل تأملتر هست اينكه در آن گزارش تصريح شده بود حدود 50 درصد خانوارهاي ايراني در اين سه دهه هرگز قادر به استفاده از هيچ نوع تسهيلات بانكي نبودهاند. اگر چنين افقي كه وجود دارد و به نظرم ما را از كشورهاي صنعتي تمايز ميكند. چند وقت پيش استيگليتز مقاله ممتازي را نوشته بود و در آنجا نشان داد نسبت بدهي دولت به GDP امريكا كه پيشاكرونا حدود 5 درصد بود كه در تاريخ اقتصادي امريكا گفته بود همين نسبت بينظير است فقط در چند ماهه به خاطر مسووليتشناسي دولت نسبت به فرودستان و كساني كه غير رسمي هستند و ناديده گرفته ميشوند منابعي كه دولت امريكا خرج كرده باعث شده نسبت كسري مالي از 5 درصد در عرض چند ماه به 15 درصد برسد. توسط استيگليتز برآورد شده بود اگر مرحله چهارم اين پرداختها كه از چند وقت ديگر شروع ميشود استارت بخورد طبيعتاً اين نسبت از آن هم بالاتر ميرود.
به گزارش جماران وي گفت: ما ميتوانيم دستگيري توسعهگرا از فقرا را از طريق اصلاح خطاهاي فاجعه ساز و فساد آفرين در دستور كار قرار دهيم كه در نظام قاعدهگذاري مالياتي كشور وجود دارد. اكنون من براي شما ماليات بر سود سپردههاي بانكي را مطرح كردم كه چه فرصتي دارد ما به هر اندازه از سيصد و شصت هزار ميليارد تومان عايدي سالانه ناشي از سود بانكي ماليات بگيريم بدين معنا است كه دولت درآمدي كسب ميكند كه هيچ ضربهاي به هيچ قسمت اداره اقتصاد نميزند اما دهها فايده كوچك و بزرگ ديگر دارد. در آن مطالعهاي كه در وزارت اقتصاد شده و من گوشههايي را يادداشت كردم تا براي شما بگويم ولي متأسفانه مجبور هستم خيلي سريع فقط يك نمونه را بگويم. در آنجا تصريح شده كه ماليات بر سود سپرده آسانترين و سهل الوصولترين و غير فسادزاترين نوع شناخته شده مالياتگيري در دنيا است كه ما خودمان را از آن محروم كردهايم. محاسبههاي گزارش معاونت امور اقتصادي در آبان 1396 ميگويد حتي اگر يك ماليات تكليفي 5 درصدي با دادهها و اعداد و ارقام سال 96 داشته باشيم دولت ميتواند با فايدههايي كه دارد حدود هفت هزار ميليارد تومان كسب درآمد كند. بعد براي اينكه نسبتها را خوب متوجه شويد به دليل اينكه دادهها براي سال 96 است و با اكنون متفاوت هست در آنجا ميگويد هفت هزار ميليارد تومان در آن سال معادل دو برابر كل ماليات بر مشاغل و معادل 81 درصد كل ماليات بر حقوق و سه برابر ماليات بر ثروت است. اگر زمان بود من با جزييات براي شما توضيح ميدادم ميزان ماليات بر ثروت در ايران به چه طرز فاجعه آميزي اندك هست و آن علامت تسخير شدگي را به وضوح نشان ميدهد. در گزارشهايي كه وزارت اقتصاد در جاهاي ديگر منتشر كرده و در دانشكده ما هم در اين باره كار شده گفته شده اكنون نرخ ارز مبناي محاسبه حقوق ورودي كالاهاي مصرفي و خودرو با همان استانداردي محاسبه ميشود كه براي كالاهاي اساسي در نظر گرفته شده است.
وي گفت: در فروضي كه آنجا آوردهام و از نظر علمي بسيار قابل دفاع هست ميگويد اگر فقط مبناي محاسبه حقوق ورودي كالاهاي مصرفي خودرو را در قسمت ماليات بر واردات اصلاح كنند براي سال 1399 برآورد شده دولت ميتواند فقط چهارده هزار ميليارد تومان از اين محل درآمد كسب كند كه نه تنها مخل توسعه و عدالت اجتماعي نيست بلكه بزرگترين نيروي محركه تقويت انگيزههاي توليدي هم هست. عين اين مساله در مورد ماليات بر خانههاي خالي هم هست كه به طرز فاجعه آميزي سه بار به مجلس رفت و برگشت خورد و همه اينها نشانههاي قبل اعتناء است.
دكتر مومني تأكيد كرد: فهرست خيلي طولاني دارد اينكه راههاي كسب درآمد توسعهگرايي وجود دارد كه من كارهايي انجام دادم و ديگر ذكر نكردم درباره رانتها و معافيتهاي وحشتناكي كه بنگاههاي رانتي معدني از آن برخوردار هستند كه براي خود ماجرايي دارد و حكايت از اين دارد اگر ما رانت خواري هفت لايه آن بنگاهها را هم به سامان كنيم ميتواند براي كشور ظرفيتهاي مالياتي توسعهگرا خارق العاده را براي كشور بازگو كند. من جمعبندي عرايضم را اينگونه بيان ميكنم كه مساله فقر و نابرابري به ويژه با اضافه شدن كرونا به بحرانهاي ناشي از تحريم، سقوط قيمت نفت و كژ كاركردي نهادي سه دهه گذشته كشور افزوده شده است كه يك مساله بسيار خطير و حياتي است و هزينه فرصت غفلت از آن ميتواند براي كشور بسيار بالا باشد.
وي ادامه داد: ما مزيت داريم نسبت به كشورهايي كه قبلاً نظام مالياتي خود را كارآمد كردند كه اكنون از اين ظرفيتهاي توسعهگرا در جهت بازنگري بنيادي سيستم استفاده كنيم و انشاءالله بتوانيم با كمترين هزينه و با توسعهگراترين و انسانيترين شكل ممكن از اين بحران عبور كنيم. من صميمانه عرض ميكنم اگر اين اتفاقها بيفتد و بابهاي مفت خوارگي غير متعارف بسته شود شاهد خواهيد بود نه تنها بر كرونا غلبه ميكنيم بلكه تحريمكنندگان ايران اگر بدانند تحريم آنها مانند كرونا باعث شده ما از ريل غلط اداره اقتصاد كشور روي ريل توسعهگرا بيفتيم ترديد ندارم آنها در تحريمها تجديدنظر خواهند كرد و آنگاه ما ميتوانيم چشمانداز بسيار روشنتري را براي آينده كشور تصوّر كنيم.
به گزارش جماران، دكتر مومني گفت: از نيمه اول دهه 1980 به عنوان جمعبندي كل ذخيره دانايي موجود بشر در زمينه توسعه گفته شد كه گام نخست براي برون رفت از بحرانهاي فقر و عقب ماندگي و توسعه نيافتگي در كشورهاي در حال توسعه اين است كه سياستگذاران كشور تكليف خودش را با اين مساله روشن كند كه كانون اصلي گرفتاريهاي خود را چه ميدانند؟ آيا كمبود منابع اعم از ارز، ريال و منابع مادي است؛ يا نظام تصميمگيري ناكارآمد و ايجادكننده ساختار نهادي كژ كاركرد را ريشههاي اصلي گرفتاريها ميدانند؟
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: استريتن در جمعبندي خودش اين مساله را برجسته كرد كه براي مدتهاي طولاني در كشورهاي در حال توسعه كانون اصلي بحرانها را كمبود منابع ميدانستند در حالي كه به تدريج و به صورت فزاينده و امروز تقريباً با اتفاق نظر عمومي گفته ميشود كانون اصلي ماجرا كاستيها، ضعفها و فقدان صلاحيتهاي بايسته در نظام تصميمگيريهاي اساسي براي هر كشور است و اگر آنجا مشكل حل و فصل شود حتي اگر كشوري كمبود منابع هم داشته باشد با سر پنجه خرد و دانايي ميتوانند آن تنگنا را برطرف كنند در حالي كه به قاعده تجربههاي سرشار از غم و تأسف در كشورهاي در حال توسعه و در غياب يك نظام تصميمگيري صاحب صلاحيت و كارآمد، وفور منابع شدت آسيب زنندگي و شكنندگي آورياش نسبت به دوراني كه اين كشورها با تنگناي منابع روبرو بودند به مراتب بيشتر بوده است.
وي گفت: در مورد كشورهايي مثل ايران و ساير كشورهاي صادركننده نفت خام ديگر ترديدي وجود ندارد كه كانون اصلي گرفتاري نظام تصميمگيري ناكارآمد و ناشايسته است. به همين خاطر هست در كل دوره نزديك به دو دههاي كه جلسات پنجشنبه را برگزار ميكنيم همواره روي اين مساله تأكيد كرده بوديم كه صرف نظر از اينكه چه كساني تصميمگيرنده هستند، هر كس كه دل در گروي نجات كشور و ارتقاء كيفيت زندگي مردم اين سرزمين دارد بايد بيشترين سهم از وجهه همّت خودش را به ارتقاء بنيه دانايي نظام تصميم و تخصيص منابع ملي مصروف كند.
وي گفت: در اينجا قسمت عرضه ماجرا يعني نخبگان و متفكران و انديشهورزان مهماند كه چقدر انگيزه و باور به اين مساله داشته باشند و هم اينكه اگر آنها تلاش كردند نظام تصميمگيري به خاطر ويژگيهاي خاص خودش چقدر آمادگي پذيرش اين مساله را دارد. ولي آن چيزي كه سهم ما هست اينكه فعلاً در گام نخست ارتقاء ظرفيت دانايي را در اولويت قرار دهيم. دليل اينكه ما اين موضوع را براي جلسه انتخاب كردهايم اين است كه تقريباً شخصاً در مطالعاتي كه طي دو ماهه گذشته داشتم و تقريباً يافتههاي پژوهشي نزديك به ده سازمان بينالمللي مهم و تأثيرگذار را مورد بررسي قرار دادم، يك اتفاق نظر بسيار شگفتانگيز در آن ماجرا و مطالعهها مشاهده ميشود و آن هم عبارت از اينكه تقريباً در سرتاسر جهان با اولويت كشورهاي در حال توسعه و در ميان كشورهاي در حال توسعه در بالاترين سطح كشورهاي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا در دوران پساكرونا آسيبپذيري آنها در مواجهه با جنبشها و شورشهاي اجتماعي فراگير فقيران و جنبش نان و چيزهايي از اين قبيل قطعي است.
وي گفت: زماني كه شما به كارهاي UNDP، بانك جهاني، ILO و از اين قبيل نگاه ميكنيد و بحثهاي آنها را در اين زمينه مطالعه ميكنيد ملاحظه ميفرماييد در واقع ميگويند اين خطر حتي براي كشورهايي كه در پيشاكرونا چنين مساله حادي نداشتهاند، موضوعيت دارد. بنابراين با توجه به اينكه ايران در دوران پيش از كرونا هم با انبوهي از بحرانهاي كوچك و بزرگ دست به گريبان بوده و پيش از كرونا مساله تحريمها هم به اين ماجرا اضافه شد، به دنبال تحريم كرونا هم به اين عوامل شدت بخش پيوسته طبيعتاً مساله فقر و نابرابري اگر به عنوان اولويت شماره يك در نظام تصميمگيري و تخصيص منابع ملي قرار نگيرد ايران ميتواند آينده بسيار تلخ و دردناكي را تجربه كند.
به گزارش جماران، دكتر مومني افزود: مساله اساسي و اميد بخش اينكه در بررسيهايي كه درباره شوكهاي برون زا مانند سقوط قيمت نفت يا تحريم يا تغيير اقليم يا تحولات علمي فني و از اين قبيل شده و به كرونا هم تسرِّي پيدا كرده روي اين مساله تأكيد ميشود كه شوكهاي برون زا بهطور همزمان دربردارنده آميزهاي از فرصتها و تهديدها هستند و بنابراين اگر ما از فرصتهاي ناشي از كرونا و تحريم و سقوط قيمت نفت هم آگاه باشيم و آنها را هم به اندازه تهديدها جدّي بگيريم، شايد تركيب چيزهايي كه اكنون بهشدت منحوس به نظر ميرسند بستري فراهم كند براي اينكه بتوانيم يك برون رفت عالمانه و مشاركت جويانه از اين بحرانها از طريق داناييهاي ارتقاء يافته و سازههاي ذهني پذيرنده ابعاد اهميت مشاركت مردم را داشته باشيم.
اين صاحبنظر اقتصاد ايران گفت: در گذشته من درباره مساله نابرابري مكرر صحبت كردم و روي نابرابرهاي ناموجه تمركز كردم و اينكه عدالت اجتماعي در واقع برنامهاي براي برون رفت از بحرانسازيهاي نابرابرهاي ناموجه محسوب ميشود. در كتابي كه در سال 1396 منتشر كردم با جزييات در اين زمينه بحث كردم. ادعاي من از ديرباز تا امروز اينكه اگر نظام تصميمگيريهاي اساسي ما درباره ابعاد اهميت نابرابريهاي ناموجه و گستره و عمق شكنندگيآوريهايي كه دارد آگاهيهاي خودشان را ارتقاء دهند بيگمان بسياري از جهتگيريهاي سياستي سهل انگارانه ما جاي خودش را به جهتگيريهاي اصلاح شدهاي ميدهد كه ميتواند براي كشور آينده بسيار بهتري را رقم بزند.
وي گفت: در اينجا من براي اينكه ابعاد اهميت اين مساله مكشوف شود به يك تمثيل از يك متفكر بسيار بزرگ توسعه به نام جرارد هلينر كه كانادايي هست استناد ميكنم. حرف او به اعتبار شرايط كنوني ايران الهام بخشيهاي خاص خود را دارد و ميتواند كمك كار ارتقاء فهم ما از بايستههاي شرايط كنوني كشور باشد. بحث در اوج بحران بدهيها در نيمه دوم دهه 1990 مطرح شده و متأسفانه كتابي كه مقاله هرينر در آن قرار دارد به فارسي ترجمه نشده وليكن اصل كتاب در كتابخانه دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه وجود دارد. در آنجا زماني كه فاجعه آفرينيهاي وحشتناك بحران بدهيها را براي كشورهاي در حال توسعه و به ويژه جمعيت فقير و بيپناه آن كشورها توضيح ميدهد روي دو نكته تأكيد ميكند كه ما ميتوانيم آن دو نكته را درباره مساله نابرابري و فقر هم به مسوولان گرامي كشور و البته به انديشه ورزان و معلمان و استادان گرامي گوشزد كنيم تا انشاءالله همه ما به نحو بايستهاي در اين زمينه براي خودمان مسووليت تعريف كنيم.
وي گفت: هرينر ميگويد: «اگر ابعاد فاجعههاي انساني، اجتماعي، محيط زيستي بدهي خارجي براي رهبران كشورهاي در حال توسعه آشكار ميشد من با اطمينان اظهار ميكنم آنها براي مواجه با كمبود منابع ارزي به هر سياستي جز توسل به وامگيري خارجي متوسل ميشدند.» اين ماجرايي دارد كه بايد در جاي خودش دربارهاش صحبت شود. نكته دومي كه او در مقاله درخشان خودش مطرح ميكند اينكه ميگويد: «من مسلمان نيستم، از آموزه اسلامي هم اطلاعي ندارم اما شنيدهام كه در آموزه اسلامي شديدترين واكنشها بر عليه مساله ربا و پرداخت بهره بابت وامها وجود دارد. من به عنوان متخصص اقتصاد سياسي بينالمللي ميگويم ارزش دارد كه جهان به صورت آزمايشي مدتي همه وجوه ديگر اقتصاد اسلامي را هم بپذيرد فقط به اعتبار حساسيتهاي عميق و خارق العادهاي كه به مساله بهره و ربا در اين رويكرد به مساله اقتصادي وجود دارد.»
وي گفت: من در ادامه بحثها براي شما توضيح خواهم داد كه مساله ربا و آنچه به عنوان سود بانكي در ايران مطرح هست يكي از بزرگترين كانونهاي باز توليدكننده فقر و نابرابري است. بنابراين من ميخواهم ادعا كنم اگر توصيه جرارد هرينر در ايران جدّي گرفته شود و ما در اين زمينه هم بازنگري و تجديد نظر اساسي داشته باشيم چشماندازهاي آينده كشور بسيار اميدواركنندهتر از آن چيزي خواهد بود امروز با آن روبرو هستيم. بنابراين با الهامگيري از بحث او من اين ادعا را مطرح ميكنم كه اگر مقامات و مسوولان كليدي كشور درك و آگاهي بايستهاي از ابعاد فاجعهسازيهاي نابرابريهاي ناموجه و فقر ميداشتند به يقين عبارتي كه من در نهايت خضوع مطرح كردم، هيچ اولويتي در شرايط كنوني ايران بالاتر از طراحي برنامهاي براي حل و فصل نظام وار مساله فقر و نابرابري است قابل تصوّر نيست. مطالعههاي سازمانهاي بينالمللي برجسته و تخصصي هم درباره كرونا در مقياس جهاني روي اين مساله تمركز و تأكيد ميگذارند.
دكتر مومني ادامه داد: همه ما كم و بيش ميدانيم هم به اعتبار اينكه ايران در منطقه آشوبناك خاورميانه قرار دارد و هم اعتبار اينكه پيش از كرونا و تحريم هم چه از نظر گستره و عمق فقر و نابرابري و چه از نظر گرفتاريهايي كه كشور از اين ناحيه متحمل شده است. در اين زمينه خيلي زود ميتوانيم به جمعبندي برسيم كه هر كس ميخواهد در ايران كمكي به آينده اين سرزمين كند بايد نظام تصميمگيري و تخصيص منابع ما را برانگيزد به اينكه عالمانه و عميق كار كنند و اولويت خودشان را حمله به همه عناصر و مولفههايي قرار دهند كه نابرابريهاي ناموجه را در ايران دامن ميزند. نابرابريهاي ناموجه هم به شرحي كه توضيح خواهم داد مهمترين پيامدش اين است كه بر گستره و فقر در اين سرزمين ميافزايد. اگر حساسيت بايسته در اين زمينه پيدا ميشد آنگاه ديگر اين حد سياستهاي سهلانگارانه تورمزا با توجيههاي ناجور و برچسبهاي ناچسب در دستور كار قرار نميگرفت. و اين حد سياستگذاريهاي سهل انگارانه در زمينه سياستهاي تعميقكننده ركود و گسترشدهنده بيكاري در دستور كار ما قرار نميگرفت و به تعبير هلينر آن موقع ما هر كاري انجام ميداديم الا اينكه تن به سياستهاي تورم زا و اشتغال زدا دهيم. اما در نهايت اجمال آن چيزي كه اتفاق نظر در بين متفكران دربارهاش وجود دارد اينكه هيچ عنصري در طول تاريخ بشر موثرتر از نابرابرهاي ناموجه در زمينه ايجاد سقوط همهجانبه كيفيت زندگي مردم شناخته نشده و در دوران مدرن گفته ميشود هيچ عنصري به اندازه نابرابريهاي ناموجه استمراردهنده فقر و عقب ماندگي در كشورهاي در حال توسعه نيست.
به گزارش جماران، دكتر مومني گفت: مهمترين مسالهاي كه در اينجا ذكر ميكنند اينكه ميگويند نابرابريهاي ناموجه شناخته شدهترين عامل براي ايجاد بيثباتي و خشونت و جرم زايي است. به اعتبار اين ناپايدارسازيهايي كه نابرابريها ايجاد ميكنند از يكسو عدم اطمينان و ناامنيها را در همه عرصههاي حيات جمعي افزايش ميدهند و از سوي ديگر منجر به سقوط انگيزههاي سرمايهگذاري و در نتيجه سقوط بنيه توليد ميشوند. در ادبيات توسعه با زبانهاي متفاوتي درباره اين مساله توضيح داده ميشود كه چگونه نابرابري اهميت حقوق مالكيت را به چالش ميكشد، فعاليتهاي رانت جويانه و غير مولّد را تشديد ميكند و هر كدام از آنها يكي از عناصر و مولفههاي كليدي شكلدهنده به دورهاي باطل توسعه نيافتگي هستند. در سالهاي جديد به اعتبار رونقگيري نگرشهاي بين رشته يا فرا رشتهاي گفته ميشود درست است عريانترين فاجعههاي نابرابريهاي ناموجه در زندگي اقتصادي مردم منعكس و مشاهده ميشود اما آنها كه عميقتر هستند ميدانند آثار و پيامدهاي غيراقتصادي نابرابري مواجه به مراتب شكنندگي آور از وجه اقتصادياش هست و شايد بتوان ادعا كرد خود آثار و پيامدهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اخلاقي نابرابرهاي ناموجه هست كه بيشترين نقش آفرينيها را در به هم ريختگيهاي اقتصادي در كشورهاي دنيا دارد.
وي گفت: در اين زمينه مهمترين مسالهاي كه مطرح ميكنند اينكه ميگويند هيچ عنصري به اندازه نابرابريهاي ناموجه نيروي محركه نفرت و آشتي ناپذيري در جامعهها نيست و به دنبال اين مناسبات كه اصل بر خشونت و ستيز و نفرت ميگذارند آنگاه نتايج ديگري پديد ميآيد؛ بهطور مثال ميگويند در چهارچوب اين مناسبات كسي انگيزه همكاري ندارد و همه درصدد حذف همديگر برميآيند. به تعبير آدام اسميت چنين جامعهاي كه در آن انگيزههاي همكاري تضعيف شده باشد امكان بهرهمندي از معجزه تقسيم كار و تخصصي شدن امور جامعه محروم ميشود. در چنين جامعهاي اعتماد اجتماعي زايل ميشود، تعهد اجتماعي به حداقل ميرسد، عزّت نفس افراد تهديد ميشود، اميد به زندگي كاهشي پيدا ميكند، كينه و حسد و نفرت افزايش پيدا ميكند و از همه مهمتر نكته راهبردي است كه از قول پال استريتن مطرح كردند. بحث بر سر اين است كه حكومتها زماني كه بحث از غذا، مسكن، دانش، آموزش و سلامت مردم ميشود سهل انگاري و مسووليتگريزي ميكنند تحت عنوان اينكه پولي نداريم. اما زماني كه آثار و عوارض خشونت زاي اين مناسبات نابرابرساز آشكار شد آنگاه مجبور ميشوند همين منابعي كه از مردم دريغ كردند هزينه كنند. و اگر آن كار را انجام ميدادند هم احساس تعلق به جامعه افزايش پيدا ميكرد، هم فاجعهها منتفي ميشود و هم معجزه همكاري و تقسيم كار اتفاق ميافتاد بايد صرف سركوب كنند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: متفكران بزرگ برندگان جايزه نوبل در زمينه اقتصاد كه دستي در مطالعات توسعه دارند در اين زمينه كارهاي كمي بسيار ارزندهاي انجام دادند كه شايد يكي از مشهورترين و البته دسترسترين آنها به خاطر ترجمه شدن آثار اين متفكر بزرگ كارهاي جوزف استيگليتز هست كه نشان ميدهد در دهههاي 1980 و 1990 اين سياستگذاران نابخرد در امريكاي لاتين و آفريقا بودند كه برنامه تعديل ساختاري را در دستور كار قرار دادند. اما زماني كه سياستهاي نادرست آنها از طريق تورم زايي و اشتغال زدايي كارد را به استخوان مردم رساند و آنها سر به شورش و عصيان برداشتند حكومتگران در آن دو منطقه طريقه سركوب را برگزيدند. استيگليتز در مطالعه درخشان خودش نشان داد كساني كه ميگفتند به مقدار اندك پول ندارند كه به مدرسهها، دانشگاهها يا بيمارستانها دهند در اينجا بهطور متوسط در آن دو دهه و در آن دو منطقه سالانه بين شش تا هفت درصد توليد ناخالص داخلي خودشان را خرج سركوب مردم كردند. پس بنابراين دور باطل نفرت پراكني و خشونت ورزي و باز توليد توسعه نيافتگي به شرحي كه اشاره كردم از هيچ عاملي به اندازه نابرابريهاي ناموجه ناشي نميشود.
وي گفت: اقتصادشناسهاي بزرگ در اين زمينه بحثهاي بسيار عالي انجام دادند و با جزييات توضيح دادند كه چگونه نابرابري و به دنبال آن فقر نيروي محركه تشديد تخريب محيط زيست ميشود، نيروي محركه تشديد بيثباتي اقتصاد كلان ميشود، كشور را بدهكار و وابسته به خارج ميكند، براي اقليتي دسترسي افراطي به كالاهاي لوكس و تجملي ايجاد ميكند در حالي كه براي اكثريت بزرگي از جمعيت دسترسي به ابتداييترين نيازهاي معطوف به بقاء را هم ناممكن ميكنند، چگونه نرخ تشكيل سرمايه انساني را كاهش ميدهد، چگونه افزايش انصراف از تحصيل را در ميان جمعيت فقير دامن ميزند، چگونه آهنگ رشد توليد را كند ميكند و بنابراين وابستگيهاي ذلت آور به دنياي خارج را افزايش ميدهد.
اين صاحب نظر اقتصاد ايران نتيجه گرفت: يك مساله حياتي اينكه انديشه ورزان و خردورزان گرامي اين سرزمين كه دل در گروي نجات ما از اين گرفتاريها دارند بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه بايد آگاهيهاي نظام تصميمگيري را هم درباره ابعاد اهميت نابرابريهاي موجه و فاجعهسازيهاي آن و هم درباره منشأها و هم درباره پيامدهاي آن ارتقاء داد. من در اينجا به ويژه كساني كه حيطه مطالعات ديني فعال هستند و به ويژه درباره رابطه دين و توسعه هم كار ميكنند دعوت ميكنم به آثار متفكران بزرگ مانند شهيد مطهري، شهيد بهشتي، آقا محمدباقر صدر، آقا موسي صدر و ديگر اسلام شناسان بزرگ مراجعه كنند. برداشت من از مطالعاتي كه در ميان آثار اين انديشه ورزان داشتم نشان ميدهد درخشانترين بحثها را در اين زمينه از موضع اسلامي آيتالله شهيد دكتر بهشتي ارايه كردهاند كه من به اين مناسبت ياد ايشان را گرامي ميدارم و همه ايران دوستان و دينداران را دعوت ميكنم مطالعه آثار ايشان را هم در دستور كار قرار دهند. ايشان جامعه نابرابرساز را تعبير به لجن ميكند.
به گزارش جماران، دكتر مومني درباره تعبير بسيار تكاندهنده شهيد بهشتي گفت: ايشان اينكه ميگويد: «در جامعهاي كه نابرابرساز هست اگر ظاهرسازانه و ظاهرگرايانه در سرتاسر اين سرزمين هم آيات قرآن را بنويسيد و پخش و پهن كنيد چيزي از لجن بودن مناسبات حاكم بر اين جامعه كم نخواهد كرد.» در اين زمينه نكتههاي بسيار فوقالعادهاي را مطرح ميكنند درباره اينكه اگر مساله نابرابريهاي ناموجه و در نتيجه مساله عدالت اجتماعي به اندازه اهميتي كه دارد در مركز توجه تصميمگيران كشور نباشد ايشان ميفرمايد: «آن جامعه از تمام كاركردهاي مناسبات عادلانه محروم خواهد شد و بهطور مشخص حياتيترين مساله را اثرات فقر و نابرابري روي انديشه انسانها ميدانند. و ميفرمايد: «جامعه ناعادلانه و نابرابرساز جامعهاي است كه در آن هرج و مرج فكري حاكم ميشود. افراد تربيت ميشوند براي اينكه انتظار پاداشهاي بدون عمل داشته باشند و استفاده ابزاري از دين به طرز فاجعه آميزي گسترش پيدا ميكند.»
وي گفت: شهيد بهشتي ميگويد: فكر نكنند ماجراي نابرابرسازيهاي نظاموار را با رويكرد صدقه محوري ميتوان حل و فصل كرد. تعبيري كه ايشان در كتاب بيبديل بانكداري ربا و مسائل مالي در اسلام دارد اينكه ميفرمايد: «رويكرد صدقهاي به حل و فصل مساله فقر و نابرابري در واقع هم زايده بدترين نوع اقتصاد حاكم هست و هم دايماً آن را استمرار ميبخشد.» بنابراين يك ركن بحث اين است كه ما بايد دانستههاي خودمان را در اين زمينه افزايش دهيم و به مناسبت بحث امروز تقريباً متخصصان توسعه عادلانه اتفاق نظر دارند هيچ عنصري به اندازه نابرابريهاي ناموجه نقش در ايجاد و گسترش و تعميق فقر ندارد.
وي گفت: نكته بسيار حياتي ديگر اينكه باز درباره آن هم اتفاق نظر وجود دارد، اين است كه هيچ عنصري به اندازه سياستهاي اقتصادي نادرست در گسترش و تعميق فقر و نابرابريهاي ناموجه موثر نيست. به نظرم شايد يكي از شاه بيتهاي كار درخشان و ممتاز توماس پيكتي به عنوان «سرمايه در قرن بيست و يكم» اين است كه ميگويد: «ژستهايي كه حكومتگران ميگيرند را كنار بگذاريد و به واقعيتهاي محرز شده توجه كنيد. مهمترين واقعيت محرز شده در عرصه مديريت توسعه اينكه مهمترين نقش دولت تعيين قواعد اصلي بازي اقتصادي، اجتماعي و سياسي است كه آن هم از طريق وضع قوانين و مقررات صورت ميگيرد.» بعد ميگويد: «بايد دايماً به آنها گوشزد كرد اگر شما ميفهميد كه فقر و نابرابري جامعه را چقدر شكننده ميكند بايد دانسته باشيد هر قانوني پيامدهاي توزيعي خاص خودش را دارد و به ضرر كساني تمام ميشود.» بنابراين به تعبير او: «هر سياستي كه حكومت در هر حيطهاي اتخاذ كند كه البته اولويت و از نظر ضريب اهميت با سياستهاي اقتصادي است؛ مهمترين آثار هر سياست پيامدهاي توزيعي آن هست.» بنابراين اينكه ما تا اين حد از حكومت ميخواهيم راه باز كند براي اينكه امكان ارتقاء بنيه انديشهاي آنها فراهم شود و هم اين امكان فراهم شود كه در عمل يك ارتقاء كيفيتي حاصل شود تا بتوانيم آثار ملموس و نجاتدهنده آن را احساس كنيم حد و حدودش بهتر درك ميشود. به همين قياس به نظرم ما ميتوانم درباره مساله فقر صحبت كنيم.
وي گفت: براي اينكه متوجه شويم چه اوضاع و احوالي در اين زمينه وجود دارد حتي اگر كرونا و تحريمي در كار نبود من فكر ميكنم مطالعه مجموعه ميراث انديشهاي كه در اختيار ما هست ميتواند خيلي كمك كند. در اينجا من از حكمت شماره 319 نهجالبلاغه بهره ميگيرم كه در آنجا مولا(ع) خطاب به محمد حنفيه ميفرمايد: «من از تهي دستي بر تو بيمناك هستم.» بعد آنجا ميگويد: «از فقر به خدا پناه ببر چرا كه تهيدستي سه كاركرد بسيار تكاندهنده از ديدگاه ايشان دارد.» در عرايض قبلي من به شكلي گفته شد در اين زمينه در ميان متفكران توسعه اجماع وجود دارد و علي ابن ابيطالب(ع) خطاب به پسرشان اينگونه ميفرمايد: «چه در درون و چه در بيرون جامعه فقر نيروي محركه ايجاد دشمنيها است. دوم اينكه فقر دين را ناقص ميكند و سوم اينكه فقر عقل را سرگردان ميكند.» شايد براي شما جالب باشد چند صد سال بعد از آن اقتصادشناسان بزرگ و متفكران غير اقتصاددان هم در اين زمينه نكتههايي را مطرح ميكنند كه واقعاً تكاندهنده است و البته براي ما نوعي اعتماد به نفس نسبت به نظام باورهايمان به بار ميآورد.
به گزارش جماران، دكتر مومني به بيان ديدگاههاي جان كنت گالبرايت در اين زمينه پرداخت و با اشاره به اينكه او يكي از بزرگترين و مطرحترين اقتصادشناسهاي توسعه در قرن بيستم محسوب ميشود، گفت: گالبرايت ميگويد: «قويترين و عموميترين به معناي فراگيرترين مصيبتي كه بشر در طول تاريخ با آن روبرو شده مساله فقر است و مساله اساسي اينكه هيچ عنصري به اندازه نابرابريهاي ناموجه نيروي محركه گسترش و تعميق فقر نيست. در مطالعهاي كه به مناسبت آماده شدن براي اين جلسه داشتم آن چيزي كه براي من خيلي شگفتانگيز بود اين است كه سال گذشته از برنده جايزه نوبل كتابي تحت عنوان «فقر احمق ميكند» به زبان فارسي ترجمه شد و در آنجا با جزييات به شكل خيلي بديعي نشان داده بود مهمترين قسمت فاجعه ساز عنصر فقر اينكه انديشهها و ذخيره دانايي جامعه را دچار كژ كاركردي ميكند و از كاركرد مياندازد. من ديدم شايد نزديك به پنجاه سال با بيشتر قبل از آن جرج اورول هم به اين جنبه توجه كرده بود. او ميگويد: «اولين تأثير يا شايد مهمترين تأثير فقر كشتن فكر و انديشه است.» بعد ادامه ميدهد: «اگر شما به اندازه كافي براي حيات پول نداشته باشيد در عمل برده بياختيار پول خواهيد شد.» در آنجا ميگويد: «در واقع چنين مناسباتي انسانها را از همه ويژگيهاي به معناي دقيق كلمه انساني خودشان جدا ميكند.»