یشبینی شده است که تعداد ماهواره هاي ای اسپس ایکس تا سال 2024 به 12 هزار عدد برسد این فرایند بسیار پیچیده است زیرا آنها باید در مختصات خود بنشینند و حالتی گنبدی شکل در اطراف کره زمین ایجاد کنند، این گنبدها روی هم قرار خواهند گرفت و در نتیجه آن هیچکس در جهان نخواهد توانست فیلترینگ انجام دهد زیرا اطلاعات مستقیم دریافت خواهد شد
اقتصادگردان-
نشست «بحران اعتبار رسانهها در ایران» روز چهاردهم آبان در محل انجمن صنفي روزنامهنگاران استان تهران برگزار شد. در این نشست که به بهانه بحران مرجعیت رسانه در ایران برگزار شده بود، مهدی محسنیان راد، استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق به ارائه مبحثی تحت عنوان «بازار پیام، عصر پس از دهکده جهانی» پرداخت؛ متن زیر از ارائه ایشان پیاده سازی شده است.
در سال 2001 و دو روز پیش از وقوع حوادث 11 سپتامبر، مقالهای در کنفرانس انجمن بین المللی تحقیق در ارتباط جمعی که در بوداپست برگزار شده بود، ارائه دادم با این مضمون که دهکده جهانی آخر خط نیست بلکه پس از دهکده جهانی، عصر جدیدی شروع میشود. من نام آن را Message Bazaarگذاشتهام و البته نگفتم Message Marketبلکه اسرار داشتم کلمه Bazaarبه کار برود زیرا این کلمه در زبان انگلیسی، فرانسه و ایتالیا نیز به همین شکل نوشته میشود و شنوندگان میفهمیدند که من چه میگویم. پس از آن در کنفرانسهای دیگری از جمله سال 2003 در اسپانیا، سال 2004 در امریکا، سال 2005 در کنفرانسی بین المللی در تونس و مصر و... نیزدعوت شدم و به ارائه بازار پیام پرداختم.
پيش بيني سال 1964 مك لوهان درباره 50 سال بعد ( 2014)قبل از پرداختن به نظریه بازار پیام، ارائه توضیحی مختصر لازم است. در سال 1964 هربرت مارشال مک لوهان فیلسوف کانادایی، که بعدا ارتباط شناس و رسانه شناس شد، درباره 50 سال بعد یعنی سال 2014 هشت بند را به عنوان پیش بینی منتشر ساخت که این موارد در کتاب فهم رسانهها، توسیع بشر آمده است. این کتاب و پیش بینی آن همچون آثار ژول ورن است. این هشت بند به شرح زیر است:
بند اول.50 سال بعد یعنی سال 2014 (البته این امر زودتر و در1994 رخ داد) عصر الکترونیک فراگیر، فرا میرسد و یک سیستم مرکزی عصبی (البته مک لوهان از اینترنت نام نمیبرد) اهالی کره زمین را همچون پوششی در بر خواهد گرفت.
بند دوم.با جابهجایی آنی و مداوم اطلاعات در تمامی کره زمین پدیده جهش اطلاعات به وقوع خواهد پیوست.
بند سوم.جهان بزرگ، روز به روز کوچکتر خواهد شد، گویی انسانها در یک قبیله جهانی خواهند بود. البته مک لوهان در ادامه این اصطلاح را به دهکده جهانی تغییر داد.
بند چهارم.ارتباطات در دهکده جهاني، بيشتر حالت ميان فردي خواهد داشت.
بند پنجم.انسانهاي پراکنده و توده وار ، تبديل به انسانهايي با عملکردهاي متقابل جمعي خواهند شد، به عبارتی دیگر عملکرد افرادInteraction میشود.
بند ششم.سرعت و توسعه اطلاعات از اقتدارهای سیاسی خواهد کاست. در همین باره باید نکتهای را بگویم؛ ما این اطلاعات و پیشبینیها را نشنیدهایم و حتی من شگفت زده شدم وقتی که در دهه 60 دیدم روزنامه کیهان مقالهای راجع به مک لوهان نوشت؛ اسم ایشان هربرت مارشال مک لوهان است و در زبان ایتالیایی مارسل، کیهان اما فکر کرده بود که مارشال مک لوهان (که آن زمان هنوز زنده بود) یک مارشال به مفهوم ژنرال است و سپس فحش داده و گفته بود این ژنرال، دهکده جهانی را مطرح کرده چون آمریکا میخواهد بشود کدخدای این دهکده! من تاسف خوردم زیرا ما تا این اندازه بی اطلاع بودیم و این وضعیت کماکان هم ادامه دارد.
بند هفتم.نظارت بر رفتارهای انسانها ممکن پذیر است. در اینجا باید گفت که آدم از این پیش بینی شگفت زده میشود زیرا دوربینهایی که در تمام خیابانها در حال چک کردن ما هستند نشانی بر تحقق همین پیش بینیاند.
بند هشتم. انبوهی از فضولات اطلاعاتی شکل خواهد گرفت و انسان به موجب آن نیازمند سواد رسانهای است.
دهكده جهاني يك وضعيت در حال گذر است
سپتامبر سال 2001 (1380) در کنفرانس انجمن بین المللی تحقیق در ارتباط جمعی (IAMCR) گفته شد که شرایطی پیچیده و فراتر از ساخت و کارکرد دهکده جهانی در پیش است. مقصود مک لوهان از دهکده جهانیاین بود که همه به هم اتصال دارند. به یاد دارم که در دهکدههای سنتی ایران اگر همزمان با مراسم عقد یک نفر، فرد دیگری در ته ده فوت میشد حتی درصورت تعطیل نشدن مراسم عقد، آن را بی سر و صدا برگزار میکردند و این یعنی همه به هم اتصال دارند. در دهکده جهانی نیز چنین است؛ یک بار در فرودگاه استانبول نشسته بودم و از قسمتی دیگر صدای همهمه میآمد، در ابتدا فکر کردم که حادثهای همچون آتش سوزی رخ داده و باید فرار کنیم، بعد اما دیدم همه ایستادهاند. آنها در حال تماشای لحظه دستگیری صدام و بیرون کشیدن او از تونل مخفی بودند، گویی خبر رو به رو و در مجاورت مردم قرار داشت.
نکته دیگر این است که ظرف چهار دهه دیگر هوش مصنوعی پیشرفت قابل ملاحظهای خواهد کرد. به عنوان مثال درسال 1362 توانایی ذخیره سازی اطلاعات در کامپیوترها 64 کیلوبایت بود و این میزان هم اکنون اندازه نوک یک کبریت است و هرچه بیشتر به این سمت میرود که اطلاعات بیشتری در این چوب کبریت ذخیرهسازی شود، هوش مصنوعی نیز در حال رفع مشکل ترجمه هم زمانی است.
ویژگی بازارهای قرون گذشته مشرق زمین و بازار پیام آینده
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد بازارهای قرون گذشته نقشی مهم در مبادله پیام میان هم زبانها داشته است. لفظ «هم زبان»ها بسیار مهم است زیرا در بازار پیام کل جهان هم زبان میشود. یک سیاح روسی در 1468 یعنی هنوز 32 سال مانده به تاسیس صفویه توسط شاه اسماعیل، در سفری به ایران نقل میکند که بازار جایی است که زودتر از هرجایی در دنیا، اخبار در آن منتشر میشود؛ این برای فرنگیها بسیار مهم بود. از سویی دیگر یک سیاح فرانسوی در سال 1877 میگوید که بازار مرکز پر جنب و جوشی است که مردم در آنجا از اولین ساعات طلوع تا دم غروب به طور مداوم در حال حرکت هستند و آنجا مرکز اخبار، شایعات، تهمت زدنها، نشر اکاذیب، جنجالها، بدگوییها، افشاگریها است و همه اینها از بازار سرچشمه میگیرد.
نقاشی فوق که در قرن 19 توسط همسر یک سفیر در ایران کشیده شده، حاوی نکتهای مهم است. افرادی با سن بالاتر در خاطر دارند درب حجرههادر بازارهایی همچون بازار کاشان به شیوه کنونی نبود بلکه ارسی وار و به گونهای بود که پس از جمع شدن گویی هیچ چیز از ابتدا وجود نداشته است. همانطور که در سمت چپ کنار تصویر نیز مشاهده میشودیک فروشنده نشسته است و فرد دیگری مقابل او ایستاده و با او در حال حرف زدن است؛ این یعنی بین رسانه و گیرنده فرقی نیست و یک قد هستند. در واقع عبارت بینندگان عزیز و از این دست مواردِ بالا به پایین مطرح نیست بلکه در چنین بازاری یک «داینامیک وب»وجود دارد و مهمتر از همه در این بازار میانگین فاصله حضور افراد برای دسترسی به کالا یکسان است. به عبارتی دیگر در بازار رسانه«سی ان ان» ،«بی بی سی» و ... فاصلهای یکسان دارندو بستگی دارد که کالا چه باشد و بزرگی آن مطرح نیست، بنابراین اگرچه جایگاه سی ان ان و بی بی سی در دهکده جهانی مهم است اما تحت سیستم بازار رسانه این جایگاه مهم نخواهد بودبلکه یکسان است. (نکته مهم اینجاست که این موارد در سال 2001 گفته شده است که هنوز تلفن هوشمند نیز وجود نداشت.)
دگردیسی از ارتباط گیر به ارتباط گر آماتور تا حرفه ای
به عنوان تحولی دیگر در بازار پیام، انحصارگران دولتی به ارتباط گران دولتی تبدیل خواهند شد و در کنار ارتباط گران حرفهای و حتی آماتور قرار خواهند گرفت که این امر یک رقابت هم وزن میان اینها را به وجود خواهد آورد. در بازار پیام همه ارتباط گیران به صورت بالقوه این امکان را دارند که مسیر دگردیسی را طی کنند همچون قورباغهای که از آب به خشکی میآید در این بازار نیز یک مسیر دگردیسی از ارتباط گیر به ارتباط گر به وجود میآید.
امكان تغيير نقش ها از طريق تك فروش های پیام
در بازار پیام یک Communicator وجود دارد همچون سیمای جمهوری اسلامی، یک Communicateeنیز وجود دارد که هم وزن کامینیکیتور است و املای آن نیز به همین صورت است. به یاد دارم که در سفری به حج، در بازار مدینه (قبل از تخریب آن) یک مرد روستایی کرمانی مقداری پسته آورده بود، من دیدم که او نه عربی بلد است و نه به اصطلاح اینکاره بلکه فقط میخواست پسته را بفروشد تا با پول آن سوغات بخرد، او در واقع یک تک فروش بود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که تک فروش با دستفروش متفاوت است زیرا دست فروشها حرفهای هستند در حالی که فرد تک فروش تنها یک بار در عمر خود تصمیم به انجام این کار میگیرد. در بازار پیام نیز تک فروش وجود دارد یعنی کسی که پیام خود را بفروشد. به عبارت دیگر کیهان، اطلاعات، همشهری و جام جم به عنوان روزنامههای نزدیک به قدرت ارجحیت و امکان بیشتری بر کوچکترها نخواهند داشت.
دستیابی به امکان ترجمه همزمان همه زبان ها به یکدیگر
نکته دیگر در ارتباط با بازار پیام، به وجود آمدن ماشینهای ترجمه هم زمان است که در حد یک انقلاب خواهد بود، شاید چیزی همچون چاپ و اختراع گوتنبرگ. دستگاههایی بسیار کوچک درست میشود که در داخل تلفن شما جای خواهد گرفت و همه زبانها را به همه زبانها به صورت همزمان ترجمه خواهد کرد. همچنین تا 20 سال آینده تلویزیونهای سه بعدی به میان خواهد آمد که به وسیله آن سه بعد را میتوان خارج از صفحه دید. در دهکده جهانی تصور بر این بود که زبانهای در اقلیت خواهند مردند اما در بازار پیام همه زبانها بقا خواهند داشت زیرا تمام آنها به یکدیگر قابل ترجمه خواهند بود و در نتیجه دلیلی ندارد که فردی فلان برنامهای که به تماشای آن علاقهای ندارد را از سر اجبار تماشا کند و به عبارتی دیگردلیلی نداردبه منظور دانستن راجع به اتفاقات هند به بی بی سی رجوع کنیم بلکه میتوان مستقیم سراغ رسانههای همین کشور رفت. تاکنون شناخت ما از فرهنگهای دیگر به مدد واسطهها بوده است اما در دوران بازار رسانه این واسطهها حذف خواهند شد.
تبديل ساخت مخاطبان از توده، به شكلي مشابه شيشه هاي مدور رنگين
به دنبال ایجاد بازار پیام دیگرMass Mediaوجود نخواهد داشت، در حال حاضر این اصطلاح یعنی آنکه مخاطبینMassیا توده هستند اما در بازار پیام این ویژگیهای فردی است که سبب میشود شما چیزی را انتخاب کنید. چنین وضعیتی در مدل زیر بیان شده است.
در این مدل اهالی جهان به دایرههایی رنگی تبدیل میشوند که البته افراد در یک دایره نیستند بلکه در چند دایره حضور دارند یعنی به فرض احتمال دارد یک خانم استاد فیزیک نظری که منتظر تولد فرزندش است و یک خانم هندی در روستایی فقیر که او هم منتظر تولد فرزندش است، هر دو در یک لحظه در حال تماشای یک سخنرانی نپالی راجع به زایمان آسان باشند و یک ساعت دیگر آن خانم فیزیک نظری با یک استاد فیزیک نظری ایرانی دارند یک برنامه دیگر را تماشا میکنند در حالی که هرکس به زبان خودش اينكار را ميكند. همانظور که میبینید این دایرهها یک نوع همپوشانی دارند و دائم در حال حرکت خواهند بود، بنابراین توده تمام خواهد شد.
شکل فوق داینامیک وب را نشان میدهد،دایرههای موجود در این شکلدر حال چرخش و گزینشگری هستند و به عبارتی دیگر در آینده یک Selector Communicatee وجود خواهد داشت که فراتر از ارتباط گیری است در حال حاضر هنوز نگاه بر پایه مخاطب است.در این مدل اما دایرههای سفید همان ارتباط گیر (Communicatee) هستند، این دایرهها میتوانند تغییر رنگ داده و به یک ارتباط گر آماتور تبدیل شوند یا اینکه به صورت بیضی دربیایند و در ردیفهای بعدی قرار بگیرند.
شواهد رویت بازارپیام در نیمه راه دهکده جهانی
در حال حاضر شواهدی مبنی بر رویت بازار پیام وجود دارد وشکل زیر مدلی بسیار مهمی است که در کتاب رسانهشناسی نیزبه آن پرداخته شده است. در حال حاضر مدیریت رسانهها در جهان به گونهای است که خود را نگاه میکنند و در واقع یک نوع رابطه میان میزان محبوبیت و ارتباط گیران برقرار است که البته در در دهه 1970 پررنگتر بود.
مطابق این شکل، یک محور در حال چاق شدن و البته دارای قدی کوتاه است، این محور در واقع مربوط به پیامهایی است که همه میخواهند بخوانند. در سویی اما یک منحنی دیگردر حال طولانی شدن است، این منحنی شامل پیامهایی است که برخی میخواهند. به عبارتی دیگر در گذشته تولیدات رسانهای توسط افرادی کم تعداد شامل 20 تا تا 50 روزنامه نگار انجام میشد و سپس توسط یک فرستنده تلویزیونی در اختیارMass یا توده قرار میگرفت. در حال حاضر امااین امر تغییر کرده و حتی ممکن است افرادی زیاد در یک سو برای تعدادی کم تولید را انجام دهند. باید توجه داشت که ما در این مورد آسیب خواهیم دید زیرا حقوق معنوی یا همان کپی رایت را نداریم اما آنها دارند در نتیجه آدم هایی با گروه سنی میان سال میتوانند یک موسیقی مورد علاقه زمان جوانی خود را به صورت اورجینال و خوب بشنوند آنها به سبب میزان پول خود در سنین پیری حتی توانایی خرید دی وی دیهای گران قیمت را نیز دارند، در نتیحه این اتفاق همان مدلِ تولید برای دایرهها است که قبلا عنوان شد.
شواهد رویت بازار پیام را من تقریبا در سال 2009 و هشت سال بعد از مطرح شدن این نظریه دیدم و این موارد همان تک فروشها بودند؛ یک نمونه مربوط به فیلم جان باختن یک دختر در جریان حوادث سال 88 بود که پس از انتشار همه از جمله رهبری، مجلس و... درباره آن صحبت کردند و البته روزنامهها نیز در گام بعدی به آن پرداختند و در واقع برای اولین بار جهت انتشار پیام از پایین به بالا بود، مورد دوم مربوط به انتشار تصویری از خودسوزی یک جوان در تونس در سال 2010 بود که به شروع بهار عربی انجامید و مورد سوم البته بر خلاف دو مورد قبل حادثهای نبود بلکه پدری از بازی فرزندان خود فیلم گرفته بود تا آن را با پدربزرگ و عمه آنها که در ایالت دیگر هستند به اشتراک بگذارد اما تا این لحظه از هر هشت نفر ساکنان کره زمین یکی این فیلم را دیده است. نمونه اخیر این مورد در ایران نیز مربوط به حقوقهای نجومی است که در این زمینه نیز رسانهها بعدتر وارد شدند.
شواهد اخیررویت بازارپیام در نیمه راه دهکده جهانی به بازار پیام
طرح 12000 ماهواره ای اسپس ایکس(Space X)
اتفاق مهم دیگری که مورد توجه رسانههای ایران قرار نگرفت در 24 می 2019 رخ داد که البته با سکوت خبری نسبی همراه بود. طی این پروژه یک شرکت خصوصی با همکاری ناسا موشکی به فضا فرستاد. در این موشک 60 ماهواره کم وزن وجود داردو بر اساس سیستمی که پیشبینی شده قرار است تک تک این ماهوارهها پس از رها شدن،در مختصات تعیین شده قرار بگیرند.پیشبینی شده است که تعداد این ماهواره ها تا سال 2024 به 12 هزار عدد برسد؛ این فرایند بسیار پیچیده است زیرا آنها باید در مختصات خود بنشینند و حالتی گنبدی شکل در اطراف کره زمین ایجاد کنند، این گنبدها روی هم قرار خواهند گرفت و در نتیجه آن هیچکس در جهان نخواهد توانست فیلترینگ انجام دهد زیرا اطلاعات مستقیم دریافت خواهد شد.
در مورد دستگاه های ترجمه همزمان نیز باید گفت که این دستگاهها در حال حاضر نیز وجود دارند اما وسعت واژگان آنها کم است و نمیتوان یک متن فلسفی را با آن خواند و دوم اینکه قابلیت آن در حال حاضر برای ترجمه یک زبان به یک زبان است و برای توریستها کاربرد دارد.
بحث با این مجهول به پایان میرسد؛ وقتی که بازار پیام فرا برسد، انحصارگرایان رسانه در مقابل ارتباط گیران گزینشگرِ ساکن در محدوده جغرافیایی دولت-ملت ها (اما حاضر در بازار پیام) چه کاری خواهند کرد؟