:
كمينه:۷.۷۹°
بیشینه:۸.۹۹°
Updated in: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۴

استدلال طرفداران و مخالفان پرداخت یارانه نقدی و حذف یارانه انرژی

این روزها موضوع افزایش قیمت حامل‌های انرژی تحت عنوان «حذف یارانه‌های پنهان »، هم در میان افرادی از ارکان نظام سیاسی و هم در میان برخی کارشناسان جدی‌تر شده است
کد خبر: ۱۳۹۶۵۰
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۳
اقتصاد گردان - تورم‌زا بودن این تصمیم عاملی است که برای جبران آن راهکارهایی اندیشیده می‌شود. یکی از این راهکارها که پیش‌تر اجرا شده، ارایه یارانه نقدی به افراد جامعه است. موضوعی که دولت یازدهم و دوازدهم از ابتدا خود منتقد سفت و سخت آن بود. اما راهکارهای جایگزین هم وجود دارد. راهکارهایی مانند ارتقای زیرساخت‌های اقتصادی، بهبود خدمات آموزشی و بهداشتی و افزایش راندمان انرژی و...

حالا باید منتظر ماند و دید چقدر موضوع کسر منابع بودجه دولت را وامی‌دارد سراغ حذف یارانه‌های انرژی رود و اگر چنین شد چقدر حاضر است خلاف آنچه در شش سال گذشته درباره تبعات ناخوشایند پرداخت یارانه‌های نقدی گفته حرکت کند.

به گزارش «تعادل»، در ماه‌های گذشته وقتی دولت جزییات مربوط به آنچه یارانه پنهان می‌خواند را منتشر کرد، به نحوی از تصمیم مهمی که می‌خواست در آینده درباره یارانه‌های انرژی بگیرد، پرده برداشت. طبق آن گزارش دولت در سال 1397 نزدیک به 450 هزار میلیارد تومان صرف یارانه پنهان انرژی کرده است یعنی مصرف انرژی در ایران می‌توانست 450 هزار میلیارد تومان، برای مردم گران‌تر تمام شود اگر قرار بود دولت نرخ‌‌های بین‌المللی را در فروش انرژی به‌کار ببندد. این سناریو در نهایت با ارایه سند اصلاح ساختار بودجه تکمیل شد. دولت در این سند صراحتا اعلام کرده بود اصلاح وضعیت یارانه‌های انرژی را در دستور کار دارد. موضوعی که از سوی مجلس نیز پشتیبانی می‌شود. در روزهای گذشته نمایندگان نیز از تریبون مجلس بارها به موضوع یارانه‌های پنهان اشاره کرده‌اند و با تمسک به آماری که از وضعیت دخل و خرج دولت وجود دارد مطرح کرده‌اند که روا نیست در وانفسای اقتصاد ایران که دولت برای هزینه‌های جاری خود با مشکلات عدید‌ه‌ای روبه‌رو شده است، یارانه‌ بیهوده پرداخت.

   چرا قیمت انرژی گران شود؟

استدلال دولت ساده است. ثروتمندان هفت برابر یارانه‌های انرژی را بیشتر از دهک‌های پایین درآمدی مصرف می‌کنند. به این ترتیب ارزان تمام شدن قیمت بنزین و سایر محصولات مربوط به انرژی بیشتر به سود ثروتمندان است تا فقرا. ثروتمندانی که خودروهای سواری بیشتری دارند، از محصولات انرژی‌بر بیشتری استفاده می‌کنند و در نهایت از همان محصولاتی که دولت به آنها یارانه می‌دهد هم رفاه بیشتری برای خود تدارک می‌بینند. سوال مهم این است که دولت چرا باید با ادامه این وضعیت همراهی کند؟

 اما این یک روی ماجراست. روی دیگر ماجرا، تاثیرات افزایش یارانه‌های انرژی بر تورم است. گرچه بسیاری از طرفداران افزایش قیمت انرژی این روزها بر این طبل می‌کوبند که در صورت افزایش احتمالی قیمت یارانه‌های انرژی، تاثیر چندانی بر تورم نخواهد داشت، ولی به هر حال پژوهش‌های متعددی از تاثیر محسوس افزایش قیمت حامل‌های انرژی بر تورم خبر می‌دهند. البته میزان رشد تورم نیز متناسب با میزان افزایش قیمت خواهد بود. ساده‌ترین تصویر از افزایش قیمت کالا به دنبال افزایش نرخ تورم همین حمل و نقل است که با افزایش قیمت مثلا بنزین گران‌تر شده و در نتیجه حمل و نقل کالاهای مصرفی مردم هم به دنبال آن گران خواهد شد. مساله اینجاست که اگر در همین وانفسای اقتصاد ایران که دخل و خرج دولت با هم نمی‌خواند، تورم هم افزایش یافته، رشد اقتصادی منفی شده و طبق پیش‌بینی‌ها، تعداد بیکاران هم رو به افزایش است؛  چطور دولت می‌تواند در چنین شرایطی ریسک کرده و قیمت حامل‌های انرژی را هم افزایش دهد؟ این موضوعی است که کارشناسان اقتصادی سعی کرده‌اند در ماه‌های اخیر به آن پاسخ بگویند.

   یارانه‌های نقدی و مشکلات فراوانی

کارشناسان اقتصادی معمولا روی خوشی به پیشنهاد‌دهندگان پرداخت یارانه نقدی به مردم نمی‌دهند. هرچند توصیه به «نقدی کردن یارانه‌ها» از پشتوانه نظری هم برخوردار است. میلتون فریدمن برنده نوبل اقتصاد ۱۹۷۶ و از مدافعان جدی بازار آزاد، در دهه هفتاد قرن بیستم میلادی پیشنهاد کرده بود که دولت از افراد در دهک‌های بالای درآمدی، مالیات دریافت کند و منابع آن را به افرادی در دهک‌های پایین درآمدی اختصاص دهد. دو نهاد معتبر بین‌المللی یعنی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هم اجرای موقت برنامه یارانه‌ها با روش پرداخت نقدی توصیه می‌کنند. با این حال به خاطر تبعات اجرای این طرح در دنیا و در کشور خودمان کارشناسان اقتصادی چندان روی خوشی به آن نشان نمی‌دهند.

 به همین دلیل هم در ایران کاندیداهایی که در شعارهای انتخاباتی خود پرداخت یارانه نقدی را وعده می‌دهند با موجی از حملات از سوی نخبگان رو‌به‌رو می‌شوند. طبق تجربه تاریخی بعد از انقلاب، وعده پرداخت یارانه‌های نقدی حتی از سوی مردم هم مورد استقبال قرار نگرفته است. یعنی با وجود اینکه ذی‌نفعان پرداخت یارانه‌های نقدی مردم هستند ولی نه در سال 1384 و نه در سال 1396 که پرداخت یارانه نقدی وعده کاندیداهای ریاست‌جمهوری بود موفق به اخذ رای اکثریت نشد.

با این حال پرداخت یارانه نقدی به مردم عملی بود که در دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد محقق شد. به این ترتیب که با بالا بردن قیمت انرژی منابع آن به صورت نقدی یارانه داده شد. آن هم به همه آحاد جامعه!

گرچه شعار پرداخت یارانه در ایران سبد رای هیچ رجلی را پر نکرده است ولی به هر حال تجربه مواجهه ایرانیان با یارانه‌های نقدی هم نشان داده که اگر یارانه‌ای پرداخت شود کمتر کسی حاضر خواهد بود از دریافت آن صرف‌نظر کند. همان‌طور که تلاش‌های دولتمردان دولت یازدهم برای حذف یارانه‌های ثروتمندان عملا نتیجه چندانی در بر نداشت. دولت هم که طبق اذعان خود ابزار لازم برای شناسایی ثروتمندان را جهت حذف از دریافت یارانه نداشت، مستمرا به آحاد جامعه یارانه پرداخت کرد و عملا با پرداخت یارانه‌ به ثروتمندان باعث اتلاف منابع ملی شد. 45000 تومان مبلغی بود که در سبد هزینه دهک‌های بالای درآمدی عملا حل می‌شد ولی جمع آن به دولت هزینه‌ سنگینی تحمیل می‌کرد.

نکته مهم‌تر این است که مدتی بعد از آغاز پرداخت یارانه‌های نقدی از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی، درآمد دولت از این افزایش قیمت‌ها دیگر کفاف پرداخت یارانه نقدی که دولت برای خود تدارک دیده بود را به دلیل عدم افزایش قیمت حامل‌های انرژی و نیز افزایش هزینه‌های بودجه دولت، نداد و به این ترتیب دولت مجبور شد برای پرداخت یارانه‌های نقدی عملا دست به بودجه ببرد. تامین سالانه 45000 میلیارد تومان یارانه نقدی، موضوعی بود که علی طیب‌نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت یازدهم از آن به عنوان مصیبت عظما یاد کرده و گفته بود دولت منابع مورد نیاز برای این پرداخت سنگین را به سختی فراهم می‌کند.

این موضوع نشان می‌دهد که گرچه دولت از ابتدا با حذف یارانه‌های انرژی و پرداخت یارانه نقدی به دنبال افزایش درآمدی برای خود بوده است ولی در ادامه این هدف محقق نشده و پرداخت یارانه‌ها به باری بر دوش دولت تبدیل شده است. خطر بزرگ‌تر این است که دولت مجبور شود برای جبران این منابع دست به اقدامات تورم‌‍زایی مانند چاپ پول بزند! به این ترتیب بخشی از تاثیر یارانه عملا خنثی خواهد شد.

البته پرداخت یارانه نقدی بالذات تورم‌زاست. طبق پژوهش‌های صورت گرفته توزیع پول نقد در میان مردم در اواخر دهه هشتاد بلافاصله به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها منجر شد. در عین حال که پرداخت یارانه‌ها تبعات جانبی ناخوشایندتری مانند افزایش بیکاری در روستاها هم داشت. به این صورت که بسیاری از افرادی که چند عضو در خانواده داشتند با توجه به سطح پایین درآمد، در روستاها عملا کار کردن را به صرفه ندیده و به دریافت درآمد یارانه‌ای اکتفا کردند. پس از آنکه اولین سال پرداخت یارانه‌ها توسط دولت احمدی‌نژاد گذشت، برخی گزارش‌ها نشان می‌داد که در برخی روستاها تمایل برای فرزندآوری صرفا جهت افزایش تعداد افراد یارانه‌بگیر هم زیاد شده است.

   به راه پر خطای پرداخت یارانه‌های نقدی

وقتی حسن روحانی قرار بود برای بار دوم خود را در معرض رای مردم بگذارد  و زمانی که رقبای وی، تلاش می‌کردند با وعده پرداخت یارانه‌های نقدی مردم را به پای صندوق‌های رای بکشانند وی بر پای مواضع خود ایستاد و تاکید کرد که باید اقتصاد کشور چندان به رشد اقتصادی دست یابد و اوضاع مردم خوب شود که این مردم باشند که به دولت یارانه دهند و نه دولت به مردم. از منظر سیاسی نیز، پرداخت یارانه نقدی به جهتی که مردم را وابسته به سیاسیون می‌کند مورد نقد است. به عبارتی دیگر هرگونه پرداختی از سوی دولت به مردم از آن جهت که باعث وابستگی مردم به دولت می‌شود، در خلاف جهت حرکت کشور به سوی دموکراسی است. به هر ترتیب پرداخت یارانه نقدی نسخه‌ای نیست که برای کشوری توسعه‌یافته چه از منظر سیاسی و چه از منظر اقتصادی توصیه شود.

با این حال این روزها که موضوع افزایش قیمت حامل‌های انرژی مطرح می‌شود، بار دیگر صداهایی از داخل دولت و صداهایی از بیرون آن به گوش می‌رسد که خواهان افزایش یارانه‌های نقدی هستند. به عبارتی گرچه دولت یازدهم و دوازدهم خود را از ابتدا مخالف سرسخت آنچه صدقه‌بگیری مردم از حکومت می‌خوانند کرده بود ولی با این حال این روزها که خود در تنگنای مالی گیر افتاده و راه افزایش قیمت بنزین وسوسه‌گر است برخی از دولت خود برای رفتن به این طرق وسوسه شده‌اند. اگر این وسوسه‌ها دولت را به مرحله اجرای مدل افزایش قیمت حامل‌های انرژی و پرداخت یارانه نقدی سوق دهد دولت موظف است به چند سوال پاسخ دهد. نخست اینکه آیا اکنون دولت مجهز به ابزارهایی برای شناسایی دهک‌های بالای درآمدی از حذف یارانه شده است؟ یعنی در صورت تصمیم بر پرداخت یارانه نقدی، پرداخت‌ها به جامعه هدف اصابت خواهد کرد یا بار دیگر دولت می‌خواهد بر راه اجرای مدل پر نقص پرداخت یارانه به آحاد جامعه برود؟ دوم اینکه در بلندمدت چقدر دولت امکان استمرار پرداخت یارانه‌های نقدی را دارد؟ چه راهکارهایی برای جلوگیری از تجربه تحمیل هزینه مازاد بر بودجه از سوی پرداخت یارانه نقدی به کار خواهد بست؟ آیا در صورت افزایش قیمت انرژی پرداخت یارانه نقدی به مردم بهترین گزینه پیش روی دولت است؟ اگر چاره‌ این باشد که دولت قیمت حامل‌های انرژی را افزایش دهد، چرا منابع آن صرف ارتقای زیرساخت‌های اقتصادی، بهبود خدمات آموزشی و بهداشتی و افزایش راندمان انرژی نشود؟  اقداماتی که هم منجر به بهبود کیفیت زندگی دهک‌های پایین درآمدی می‌شود و سایر تبعات ناخوشایند پرداخت یارانه‌های نقدی را که شرح آن رفت به دنبال نخواهد داشت