:
كمينه:°
بیشینه:°
Updated in: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۴
تیمور رحمانی عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

توقع معقول از حذف چهار صفر

کاهش تورم یک پدیده سیاستگذاری پولی است و نباید توقع کنترل تورم از سیاست حذف صفر از پول ملی را داشته باشیم. حذف صفر حتی در حد چند صدم هم در تغییر نرخ تورم اثر ندارد
کد خبر: ۱۳۹۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۸
اقتصاد گردان - حذف چهار صفر از پول ملی و تغییر واحد پولی ملی به تومان به جای ریال در جلسه هیات دولت در روز چهارشنبه ۹ مرداد ماه ۱۳۹۸ به تصویب رسید تا پس از طی مراحل قانونی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اقدامات اجرایی آن را آغاز کند. حذف تعدادی صفر از پول ملی موضوع تازه‌ای نبوده و بارها مطرح شده است. مطالعات مربوط به کاهش تعداد صفرهای واحد پول ملی از قبل وجود داشت و حتی در زمان ریاست محترم قبلی بانک مرکزی اعلام رسانه‌ای شد. این بدان معنی است که موضوع کاهش تعداد صفرهای پول ملی و حذف تعدادی صفر از پول ملی نوعی ضرورت بوده که لزوم طرح آن و انجام مطالعات مرتبط با آن در دستگاه سیاستگذاری پولی وجود داشته است. لذا، انجام این مهم موضوعی نیست که ناگهان مطرح شده باشد و تغییر رویه‌ای در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با موضوع تلقی شود، گرچه در دوره مدیریت جدید بانک مرکزی سعی شده است به برخی اصلاحات اساسی در حوزه پولی توجه بیشتری شود و با وجود دشواری‌های فراوان اقتصادی از انجام اصلاحات ضروری غفلت نشود.
اما چرا حذف چهار صفر از پول ملی ضرورت پیدا کرده است؟ به طور معمول، کشوری اقدام به حذف تعدادی صفر از پول ملی می‌نماید که با تورم‌های شدید و به‌ویژه ابرتورم روبرو شده باشد. آشکار است که اقتصاد ایران خوشبختانه با تورم‌های بسیار شدید و به‌ویژه ابرتورم که وقوع آن در یک بازه کوتاه حذف تعدادی صفر از پول ملی را اجتناب‌ناپذیر کرده باشد، روبرو نشده است. گرچه اقتصاد ایران با تورم‌های بسیار حاد و ابرتورم، مانند آنچه در برخی از کشورهای آمریکای لاتین در دهه‌های قبل یا کشورهایی مانند زیمباوه و ونزوئلا در دوره‌های اخیرتر با آن درگیر بوده‌اند، روبرو نشده است، اما اقتصاد ایران از معدود اقتصادهایی است که در یک دوره طولانی با تورم‌های دورقمی دست و پنجه نرم کرده است. به طور مشخص، اقتصاد ایران از زمان انتشار آمار مربوط به نرخ تورم در سال ۱۳۱۵ تاکنون غیر از دهه ۱۳۴۰ به ندرت تورم‌های پایین را تجربه کرده است (بالاترین نرخ تورم تاریخ ایران مربوط به سال ۱۳۲۲ و برابر با ۱۱۰٫۵ درصد بوده است) و به طور مشخص‌تر از ابتدای دهه ۱۳۵۰، یعنی حدود ۵ دهه، غالبا تورم‌های دورقمی با متوسط ۱۵ درصد را تجربه کرده است. تداوم تورم‌های بالا در یک دوره بسیار طولانی مشابه وقوع ابرتورم در مقطعی کوتاه عمل می‌کند و همانطور که ابرتورم در یک مقطع کوتاه حذف تعدادی صفر از پول ملی را اجتناب‌ناپذیر می‌کند، تداوم تورم بالا در یک دوره بسیار طولانی نیز همین ضرورت را ایجاد می‌کند. بر این اساس، استدلال درستی نیست که گفته شود چون ایران با ابرتورم روبرو نشده است، نیاز به حذف تعدادی صفر از پول ملی ندارد.
موضوع بعدی این است که حذف تعدادی صفر از پول ملی چه مشکل یا مشکلاتی را حل می‌کند؟ مشاهده می‌شود که برخی چنین اظهار یا چنین توقع ایجاد می‌کنند که حذف صفر از پول ملی به کاهش تورم و مواردی از این دست کمک می‌کند. آشکار است که ایجاد این توقع امری ناسودمند است و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان پیشنهاددهنده این اصلاح پولی و هم به عنوان مجری آن به هیچ وجه چنین توقعی از کاهش و حذف صفر از پول ملی ندارد. لازم است اشاره شود که به طور مشخص حذف چهار صفر از پول ملی حتی در حد اعداد اعشاری چند صدم و چند هزارم هم در تغییر نرخ تورم اثر ندارد. آشکار است که نرخ تورم مربوط به درصد افزایش قیمت‌ها است و نه مطلق سطح قیمت‌ها و به همین دلیل حذف چهار صفر از پول ملی به هیچ وجه قرار نیست به کاهش نرخ تورم کمک کند. در مورد حذف چهار صفر از پول ملی و مشکلی که این اقدام قرار است حل کند باید به آنچه تینبرگن گفته است اشاره کرد و آن اینکه در برنامه‌ریزی باید به ازای تعداد اهداف مدنظر سیاستگذار ابزار نیز برای دستیابی به آن اهداف وجود داشته باشد و به مساله گمارش (Assignment Problem) اشاره کرد که هر ابزار و سیاستی برای حل یک مشکل خاص دارای اولویت و ترجیح است. کاهش تورم یک پدیده سیاستگذاری پولی است که در حال حاضر در دنیا دستیابی به آن از طریق هدف‌گذاری تورمی با کنترل نرخ سود بازار بین‌بانکی در کوتاه مدت و کنترل رشد نقدینگی در بلندمدت حاصل می‌شود. این بدان معنی است که هیچ سیاست یا اقدام دیگری قرار نیست ابزار کنترل تورم باشد و قرار نیست توقع کنترل تورم از سیاست و اقدام دیگری و به‌ویژه حذف صفر از پول ملی را داشته باشیم.
بلافاصله پس از موضوع فوق این مسئله مطرح می‌شود که اگر قرار نیست حذف صفر از پول ملی به کاهش تورم یا سایر مشکلات مرتبط با آن (که در حال حاضر اولویت اصلی سیاستگذاری باید باشد) کمک کند، چه ضرورتی برای طرح و اجرای آن وجود داشته است؟ همانطور که اشاره شد، حذف تعدادی صفر از پول ملی موضوع تازه‌ای نیست و بارها مطرح شده و حتی در آستانه اجرا شدن قرار گرفته و این به معنی ضرورت آن بوده است. اولین دلیلی که برای ضرورت آن می‌توان ارائه کرد آن است که واحد رسمی پول کشور ریال است اما در حال حاضر نه یک ریالی وجود خارجی دارد و نه قیمتی در حد ریال در اقتصاد کشور وجود دارد. به عنوان مثالی برای روشن شدن موضوع پول واحد اروپایی یا یورو را که بیست سال بیشتر از عمر آن نمی‌گذرد در نظر بگیرید. اولا یک یورو در واقعیت وجود دارد و دست به دست می‌شود و ثانیا بسیاری از کالاها و خدمات وجود دارند که قیمت آنها یک یورو و حتی کمتر از آن (یعنی به سنت معادل یک صدم یورو) است. اگر چنین است، پس یک ریال به عنوان پول رسمی کشور در عالم واقع وجود ندارد و در داد و ستد مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. ممکن است آنچه اشاره شد، به‌ویژه زمانی که داد و ستدها با ابزارهای الکترونیکی انجام می‌شود، فی‌نفسه مساله‌ای حائز اهمیت نباشد. مشکل اصلی در این زمینه آن است که بخشی از داد و ستدها همچنان با اسکناس و سکه‌های پولی انجام می‌شود. در آن صورت، تداوم تورم سبب شده است برای انجام داد و ستد مثلا یک پرس غذای رستوران به تعداد بیشتری اسکناس (مثلا ۱۰۰۰ ریالی) نیاز باشد. اما این بدان معنی است که بانک ناشر اسکناس اگر بخواهد اسکناس‌های با ارقام بزرگتر منتشر نکند ناچار است تعداد بسیار بیشتری اسکناس ۱۰۰۰ ریالی منتشر نماید تا شهروندان کشور قادر به پرداخت هزینه یک پرس غذای رستوران خود باشند و این به معنی متحمل شدن هزینه‌های بسیار بیشتری برای چاپ و به گردش انداختن اسکناس است که مطابق تحلیل اقتصادی هیچ دلیلی برای متحمل شدن این هزینه وجود ندارد. همچنین، در صورت انتشار اسکناس‌هایی مانند ۱۰۰۰ ریالی در شرایطی که قیمت‌ها پیوسته در حال افزایش است، اشخاص ناچارند برای انجام مقدار مشخصی داد و ستد نقدی مقدار بسیار بیشتری اسکناس نگهداری و با خود حمل کنند که این نیز دربردارنده دشواری‌هایی است. اگر بانک ناشر اسکناس به جای انتشار اسکناس‌های ۱۰۰۰ ریالی به طور پیوسته ارقام روی اسکناس‌ها را بزرگتر کند (به انتشار اسکناس‌های ۱۰۰۰۰ ریالی، ۱۰۰۰۰۰ ریالی و... روی آورد) در عمل همانند حذف صفر از پول ملی است. لذا، مشکل اصلی که حذف صفر از پول ملی قرار است حل کند یا کاهش دهد، صرفه‌جویی در هزینه‌های مربوط به چاپ اسکناس و ضرب سکه و بنابراین پرهیز از متحمل شدن هزینه‌ای است که ضرورتی برای آن وجود ندارد. البته حذف ۴ صفر علاوه بر مورد اشاره شده دارای سهولت‌هایی نیز در بیان قیمت‌ها و ثبت اقلام مالی در دفاتر اشخاص و موسسات است که خود به بیانی دیگر نوعی پرهیز از هزینه در استفاده از پول به عنوان واحد شمارش است.
بالاخره، موضوع دیگری که لازم است به آن اشاره شود آن است که بسیاری ادعا می‌کنند حذف ۴ صفر از پول ملی اقدامی ضروری و سودمند است اما در حال حاضر اولویت ندارد یا شرایط مناسبی برای اجرای آن نیست. در این ارتباط لازم است اشاره شود که اولا حذف ۴ صفر از پول ملی امری اجتناب‌ناپذیر است و ثانیا بانک مرکزی در به تصویب رساندن دستورالعمل عملیات بازار باز در واقع در آستانه اجرایی کردن هدف‌گذاری تورمی قرار گرفته است. واضح است که اگر بانک مرکزی سیاستگذاری پولی خود را در جهت هدف‌گذاری تورمی تغییر مسیر داده است، یکی از اصلاحات مناسب و ضروری در این راستا اصلاح پولی از نوع حذف صفر از پول ملی است. به عبارت دیگر، هنگامی مناسب است که حذف صفر از پول ملی صورت گیرد که برنامه هدف‌گذاری تورم و کاهش شدید تورم در دستور کار قرار گرفته باشد. بر این اساس، اگر اصل حذف صفر از پول ملی اجتناب‌ناپذیر و مطلوب است (که ظاهرا همه بر آن توافق دارند)، زمان مناسب برای آن نیز می‌تواند همان زمانی باشد که سیاستگذار پولی به هدف‌گذاری تورم روی می‌آورد. واضح است که اگر قرار باشد تورم بالا همچنان ادامه یابد، پس از گذشت مدت زمانی ممکن است مجددا به کاهش تعدادی صفر از پول ملی نیاز باشد و به همین دلیل، برای پرهیز از تکرار حذف صفر از پول ملی برنامه کنترل تورم پایین اصلی ضروری است و صد البته حذف صفر از پول ملی قرار نیست مشکل تورم را حل کند.