مراسم نکوداشت درگذشت میرمصطفی عالینسب در نشست هفتگی موسسه دین و اقتصاد برگزار شد. در این مراسم علاوه بر علی رضاقلیخانی، فرشاد مومنی، محمد بحرینیان و علیرضا بهشتی، علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر، عابد جعفری وزیر بازرگانی دولت میرحسین موسوی، مصطفی عربسرخی، سردار علایی، محمدرضا مقیسه عضو اسبق هیاتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران نیز حضور داشتند
اقتصاد گردان - در ابتدای این مراسم، فرشاد مومنی با بر شمردن برخی خصائل مرحوم عالینسب گفت: وی در طول حیات خود علاقهای به تعریف و تمجید از خود نداشت اما اکنون که ایران از لحاظ اقتصادی و اجتماعی با تلاطمهای بیسابقه و کمسابقهای دست و پنجه نرم میکند باید به وی به عنوان یک اقتصاددان با تکیه به مسوولیت اجتماعی پرداخته شود. محمدرضا بهشتی فرزند شهید محمد بهشتی با بیان اینکه عالینسب تاریخ صنعت ایران بود، گفت: این چهره بزرگ از ابتدای ورود صنعت به کشور در رشد و گام برداشتن به سوی صنعتی شدن کشور نقش بسیار موثری داشت. عالینسب علاوه بر توانمندیهای عملی در میدان اقتصادی دانش نظری بسیار عمیقی در مورد شرایط اقتصادی و چگونگی اداره آن داشت. همه میدانیم که کاهش ذخیره غلات به کمتر از سه روز در کشور میتواند با ایجاد قحطی فاجعهبار باشد اما استاد عالینسب با تدبیر و با به کارگیری تمام امکانات و باورمندی توانست این مشکل را مرتفع کند.
دوران صدارت دکترمصدق، مرحوم عالیخانی و عالی نسب سه دوره طلایی اقتصاد ایران
محمد بحرینیان عضو اتاق بازرگانی مشهد، یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود. وی سه دوره طلایی اقتصاد ایران را محدود به دوران دکتر مصدق، مرحوم عالیخانی و مرحوم عالی نسب برشمرد و بیان کرد: اگر بخواهیم بهترین سالهای اقتصاد ایران را نام ببریم محدود به سه دوره میشود اول سه سال حکومت دکتر مصدق، دوم دوران صدارت مرحوم عالیخانی و سوم هشت سال مسوولیت مرحوم عالینسب در دوران جنگ.
وی افزود: درست است که امروز کمر اقتصاد ایران خم شده است اما به عقیده من هیچگاه نخواهد شکست و این به دلیل اقداماتی است که در این سه دوره صورت گرفته و باعث شده حتی امروز هم فضا برای پرش و جهش برای مردم مهیا باشد. من به عنوان یک صعنگتر میگویم با جوانانی که در داخل و خارج از کشور داریم، میتوانیم از وضعیت فعلی خارج شویم. وی اضافه کرد: مشکلات امروز ما در ناکارآمدی و عدم اهلیت تصمیمگیران است که باعث شده در تله خودساخته گرفتار شویم به ویژه در حوزه اقتصاد که 90 درصد مشکلات امروز کشور در این حوزه است. متاسفانه از زمان قرارداد ترکمانچای مفتخوارگی در این کشور رایج شد. بحرینیان با اشاره به تشکیل دولت مدرن در ایران گفت: از زمان مشروطه ما به سمت مدرنیته در بحث حکومتداری حرکت کردیم اما در واقع ما دولت مدرن را کپی کردیم و آن را تشکیل ندادیم، همین امر باعث شد که جامعه به سمت مصرفگرایی برود.
وی در ادامه گفت: تشکیل دولت مدرن از سال 1279 تا 1282 رخ داد و اولین درآمد نفتی ما در سال 1282 ثبت شده است این در حالی است که از سال 1279 تا سال 1300 ما بهطور مرتب کسری تراز تجاری داشتیم یعنی نتوانستیم، هیچ سالی بدهکار نباشیم این اعداد و آمار این را به ما میرساند که از طریق مصرفگرایی با دنیای مدرنیته آشنا شدیم.
در سالهایی که کشور دچار قحطی بود ما ماکارونی و ورمیشل وارد میکردیم. گرفتاری امروز ما به سبب این است که به این آمارها توجه نکردیم متاسفانه در کشور ما هنوز ثبت تجارب و شکستها باب نشده است و برای همین است که یک اشتباه را 10 بار تکرار میکنیم که نمونه بارز آن سیاستهای ارزی است.
محمد بحرینیان شاخص تورم در این سه دوره را بررسی و اظهار کرد: تحریمهای زمان مصدق به مراتب شدیدتر از تحریمهای الان بود اما تورم بهطور میانگین در این دولت 8.2 درصد بود در دوران عالیخانی 1.8 درصد و در دوران عالینسب یا همان سالهای جنگ 18.9 درصد بوده است این در حالی است که در دولت سازندگی که بلافاصله بعد از زمان عالی نسب است تورم بهطور میانگین 25.3 درصد در سال بوده است.
وی در خصوص صنعتی شدن ایران گفت: متاسفانه ما این پروسه را بهطور ناقص طی کردیم برای صنعتی شدن باید یک سری توالی را طی کرد. ما به دلیل ورود درآمدهای نفتی نتوانستیم این توالی را به صورت کامل طی کنیم این در حالی است که کشوری مانند کره جنوبی 99.7 درصد مردم آن تحت پوشش بیمه سلامت ملی هستند و 106 درصد خانه برای خانوادهها وجود دارد، در حالی که این کشور هیچ گونه منابع طبیعی مانند ایران نداشته است.
وی افزود: در بیشتر مواقع دانش کافی نداشتیم اما هیچوقت نخواستیم این مساله را قبول کنیم. ما در سه دوره به این مساله اعتراف کردیم که اتفاقا این سه دوره همان سه دوره شکوفایی اقتصاد و صنعت کشور است.
در دوران مصدق مشاوران اقتصادی ایشان فهمیدند که نمیدانند باید چه کار انجام دهند برای همین یالمارشاخت مشاور آلمانی را آوردند تا او به آنها بگوید چه کار کنند. در دوران عالیخانی ایشان با آن همه سابقه تحصیلی و فارغالتحصیل شدن از بهترین دانشگاههای جهان در رشته اقتصاد میگوید ما نمیدانیم چه کار باید بکنیم پس تصمیم میگیرد از خردهدانشهای نخبگان استفاده کند و آنها را در قالب یک هیات جمع میکند این عمل یعنی شرافت و احترام به نظر کارشناسی.
همین امر باعث میشود که ایشان هنگامی که رییس دانشگاه تهران بود به دلیل ورود گارد به دانشگاه استعفا دهد. وی سپس با بررسی فعالیتهای صنعتی در دو دوره عالیخانی و عالینسب گفت: عالیخانی تکثیر صنایع را در لوای مونتاژ به صورت گسترده در دستور کار قرار داد حتی ایشان در تاریخ شفاهی میگوید که ما سه کارخانه لاستیکسازی داشتیم و به دنبال احداث چهارمی بودیم که انحصار به وجود نیاید این در حالی است که در آن زمان 17 هزار خودرو در کشور وجود داشت.
عالیخانی احداث صنایع را در سطح دنبال میکرد. وی سپس به بررسی فعالیتهای صنعتی عالینسب پرداخت و گفت: در سالهای 60 تا 68 عالی نسب با درک شرایط موجود تصمیم گرفت که به سراغ صنایع عمقی برود و شروع به احداث کارخانههایی مانند ماشین ابزار، پمپ، قطعات هیدرولیک و ماشین آلات معدنی میکند.
بیشترین اشتغال کشور در فاصله سال 1335 تا 1395 فقط در دولت خاتمی اتفاق افتاده که این طرحها همان طرحهای اول انقلاب عالینسب بودند که به بهرهبرداری رسیدند.
این سیاستها تا سال 72 ادامه داشت اما ناگهان متوقف شد و علت اصلی آن اجازه واردات بدون انتقال ارز بود کشوری که داشت بدهیهای خود را تسویه میکرد و میزان آن به پنج میلیارد دلار رسیده بود ناگهان 42 میلیارد دلار بدهکار شد. این تصمیمگیری ضربه بدی به کشور زد.
وی با انتقاد از شعار مبارزه با انحصارگرایی گفت: این جمله تبدیل به یک اسم رمز برای رانت و فساد شده است، به اسم مقابله با انحصارگرایی چه تصمیمات بدون کارشناسی که گرفته نشد. همین امر سبب شده که امروز 1265 واحد فرآوردههای لبنی دارای پروانه بهرهبرداری داشته باشد و 600 واحد هم در دست اجرا. ما امروز 69 خودروسازی داریم در حالی که انحصار در اختیار دو خودروساز است
اینها یعنی هدررفت ظرفیتهای ملی کشور. وی سپس با بررسی وضعیت فعلی اقتصاد ایران گفت: ما برای برونرفت از وضعیت فعلی به یک قوه عاقله مستقل از سه قوه دیگر نیاز داریم که برای اقتصاد تصمیم بگیرند ما باید خردهدانشها را در کنار هم قرار دهیم یعنی همان کاری که در دوران مصدق و عالیخانی انجام شد. در این سالها، تصمیمگیران اقتصادی ما اهلیت حرفهای نداشتند و در آیندهنگری ناکارآمد بودند. در نظر داشته باشید که در گذشته مشکلات امروز ما را کشورهای دیگر نیز داشتند کشورهایی مانند کره جنوبی، تایوان، سنگاپور و... که همه آنها برای نجات خود تصمیم گرفتهاند که یک قوه عاقله بنا کنند تا در کوتاهترین زمان برای اقتصاد تصمیم بگیرند در دورانی که تکنولوژی هر 6 ماه دچار تحول میشود یک تصمیم ساده در ساختار تصمیمگیری ما دو سال طول میکشد.
مدر مراسم چهاردهمین سالگرد میرمصطفی عالینسب که در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد محمد بحرینیان عضو اتاق بازرگانی مشهد در خصوص ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی مشاور عالی دولت مهندس میرحسین موسوی گفت: من امروز میخواهم از منظر اقتصادی و صنعتگر بودن ایشان نکاتی را بیان کنم.
وی سپس با تقسیم دوران طلایی اقتصاد ایران به سه دوره گفت: اگر بخواهیم بهترین سالهای اقتصاد ایران را نام ببریم محدود به سه دوره میشود اول سه سال حکومت دکتر مصدق، دوم دوران صدارت مرحوم عالیخانی و سوم هشت سال مسئولیت مرحوم عالینسب در دوران جنگ. امروز که کمر اقتصاد کشور خم شده- ولی به باور من هیچ وقت نخواهد شکست- به دلیل اقداماتی است که در این سه دوره صورت گرفته و باعث شده حتی امروز هم فضا برای پرش و جهش برای مردم مهیا باشد. من به عنوان یک صعنگتر میگویم با جوانانی که در داخل و خارج از کشور داریم، میتوانیم از وضعیت فعلی خارج شویم.
بحرینیان با اشاره به نهجالبلاغه گفت: حضرت امیر المومنین در حکمت 114 میفرماید از دست دادن فرصت به دست آوردن غصه است اتفاقی که اکنون در کشور ما رخ داده است و ما هنوز فرصت برای جبران داریم. ولی نیازمند یک وفاق جمعی و اقتصادی هستیم. این خصیصه در ایرانیها وجود دارد به طوری که آیزنهاور بعد از سرنگونی مصدق هنگامی که میخواست رئیس جمهور شود با صراحت بیان کرد که ایران قلب جهان است و نباید سر بلند کند.
وی ادامه داد: مشکلات امروز ما در ناکارآمدی و عدم اهلیت تصمیمگیران است که باعث شده در تله خودساخته گرفتار شویم به ویژه در حوزه اقتصاد که 90 درصد مشکلات امروز کشور در این حوزه است. متاسفانه از زمان قرارداد ترکمانچای مفتخوارگی در این کشور رایج شد.
عضو اتاق بازرگانی مشهد با اشاره به تشکیل دولت مدرن در ایران گفت: از زمان مشروطه ما به سمت مدرنیته در بحث حکومت داری حرکت کردیم اما در واقع ما دولت مدرن را کپی کردیم و آن را تشکیل ندادیم، همین امر باعث شد که جامعه به سمت مصرفگرایی برود.
وی با اشاره به ورود درآمدهای نفتی به اقتصاد ایران گفت: تشکیل دولت مدرن از سال 1279 تا 1282 رخ داد و اولین درآمد نفتی ما در سال 1282 ثبت شده است این در حالی است که از سال 1279 تا سال 1300 ما به طور مرتب کسری تراز تجاری داشتیم یعنی نتوانستیم در هیچ سالی بدهکار نباشیم این اعداد و آمار این را به ما میرساند که از طریق مصرفگرایی با دنیای مدرنیته آشنا شدیم.
وی ادامه داد: در سالهایی که کشور دچار قحطی بود ما ماکارونی و ورمیشل وارد میکردیم. گرفتاری امروز ما به سبب این است که به این آمارها توجه نکردیم متاسفانه در کشور ما هنوز ثبت تجارب و شکستها باب نشده است و برای همین است که یک اشتباه را 10 بار تکرار می کنیم که نمونه بارز آن سیاستهای ارزی است.
بحرینیان با بررسی شاخص تورم در این سه دوره گفت: تحریمهای زمان مصدق به مراتب شدیدتر از تحریمهای الان بود اما تورم به طور میانگین در این دولت 8.2 درصد بود در دوران عالیخانی 1.8 درصد و در دوران عالینسب یا همان سالهای جنگ 18.9 درصد این در حالی است که در دولت سازندگی که بلافاصله بعد از زمان عالی نسب است تورم به طور میانگین 25.3 درصد سالیانه بوده است.
وی در خصوص صنعتی شدن ایران گفت: متاسفانه ما این پروسه را به طور ناقص طی کردیم برای صنعتی شدن بایستی یک سری توالی را طی کرد. ما به دلیل ورود درآمدهای نفتی نتوانستیم این توالی را به صورت کامل طی کنیم این در حالی است که کشوری مانند کره جنوبی 99.7 درصد مردم آن تحت پوشش بیمه سلامت ملی هستند و 106 درصد خانه برای خانوادهها وجود دارد این در حالی است که این کشور هیچ گونه منابع طبیعی مانند ما را نداشته است.
وی سپس با اشاره به اهمیت لزوم دانش در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای کلان کشور گفت: در بیشتر مواقع دانش کافی را نداشتیم اما هیچ وقت نخواستیم این مساله را قبول کنیم. ما در سه دوره به این مساله اعتراف کردیم که اتفاقا این سه دوره همان سه دوره شکوفایی اقتصاد و صنعت کشور است. در دوران مصدق مشاوران اقتصادی ایشان فهمیدند که نمیدانند باید چه کار انجام دهند برای همین یالمارشاخت مشاور آلمانی را آوردند تا او به آنها بگوید چه کار کنند. در دوران عالیخانی ایشان با آن همه سابقه تحصیلی و فارغ التحصیل شدن از بهترین دانشگاههای جهان در رشته اقتصاد میگوید ما نمیدانیم چه کار باید بکنیم پس تصمیم میگیرد از خردهدانشهای نخبگان استفاده کنند و آنها را در قالب یک هیئت جمع میکند این عمل یعنی شرافت و احترام به نظر کارشناسی. همین امر باعث میشود که ایشان هنگامی که رئیس دانشگاه تهران بود به دلیل ورود گارد به دانشگاه استعفا میدهد.
بحرینیان ادامه داد: در سالهای 60 تا 68 ما مدیران سالم زیادی داشتیم اما الان حسرت میخوریم وقتی میبینیم که در آن دوران شهید بهشتی به راحتی با مخالفان خود مناظره میکردند و آب از آب تکان نمیخورد در آن سالها تحصیلکردگان خارج از کشور به داخل آمدند و کسانی که در راس تصمیمگیری بودند متوجه بودند که دانش کافی ندارند و باید در این دوران مملکتداری را با استفاده از دانش روز انجام دهند.
وی سپس با بررسی فعالیتهای صنعتی در دو دوره عالیخانی و عالینسب گفت: عالیخانی تکثیر صنایع را در لوای مونتاژ به صورت گسترده در دستور کار قرار داد حتی ایشان در تاریخ شفاهی میگوید که ما سه کارخانه لاستیک سازی داشتیم و به دنبال احداث چهارمی بودیم که انحصار به وجود نیاید این در حالی است که در آن زمان 17 هزار خودرو در کشور وجود داشت. عالیخانی احداث صنایع را در سطح دنبال میکرد.
وی سپس به بررسی فعالیتهای صنعتی عالینسب پرداخت و گفت: در سالهای 60 تا 68 عالی نسب با درک شرایط موجود تصمیم گرفت که به سراغ صنایع عمقی برود و شروع به احداث کارخانههایی مانند ماشین ابزار، پمپ، قطعات هیدرولیک، ماشین آلات معدنی میکند. بیشترین اشتغال کشور در فاصله سال 1335 تا 1395 فقط در دولت خاتمی اتفاق افتاده که این طرحها همان طرحهای اول انقلاب عالینسب بودند که به بهرهبرداری رسیدند. این سیاستها تا سال 72 ادامه داشت اما ناگهان متوقف شد و علت اصلی آن اجازه واردات بدون انتقال ارز بود کشوری که داشت بدهیهای خود را تسویه میکرد و میزان آن به پنج میلیارد دلار رسیده بود ناگهان 42 میلیارد دلار بدهکار شد. این تصمیمگیری ضربه بدی به کشور زد.
وی با انتقاد از شعار مبارزه با انحصارگرایی گفت: این جمله تبدیل به یک اسم رمز برای رانت و فساد شده است، به اسم مقابله با انحصارگرایی چه تصمیمات بدون کارشناسی که گرفته نشد. همین امر سبب شده که امروز با 1265 واحد فراوردههای لبنی دارای پروانه بهرهبرداری داشته باشد و 600 واحد هم در دست اجرا. ما امروز 69 خودروسازی داریم در حالی که انحصار در اختیار دو خودروساز است. اینها یعنی هدررفت ظرفیتهای ملی کشور.
وی سپس با بررسی وضعیت فعلی اقتصاد ایران گفت: ما برای برونرفت از وضعیت فعلی به یک قوه عاقله مستقل از سه قوه دیگر نیاز داریم که برای اقتصاد تصمیم بگیرند ما باید خردهدانشها را در کنار هم قرار دهیم یعنی همان کاری که در دوران مصدق و عالیخانی انجام شد در این سالها، تصمیمگیران اقتصادی ما اهلیت حرفهای نداشتند و در آینده نگری ناکارآمد بودند مشکلات امروز ما را کشورهای دیگر نیز داشتند کشورهایی مانند کره جنوبی، تایوان، سنگاپور و همه آنها برای نجات خود تصمیم گرفتهاند که یک قوه عاقله بنا کنند تا در کوتاهترین زمان برای اقتصاد تصمیم بگیرند در دورانی که تکنولوژی هر شش ماه دچار تحول میشود یک تصمیم ساده در ساختار تصمیمگیری ما دو سال طول میکشد.
استاد رضاقلی: بدون وطنپرستی هیچ دولتی پایدار نمیماند/ وطن پرستی تعارضی با دین ندارد
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، علی رضاقلی در مراسم نکوداشت سیزدهمین سال درگذشت استاد میرمصطفی عالینسب گفت: وطندوستی از جمله صفاتی بوده است که بیش از اسلام در ایران بسیار به آن پرداخته میشده است و اسطورههایی که از آن زمان ماندهاند گواه این موضوع هستند.
وی ادامه داد: در شاهنامه اسطورههای زیادی میبینیم که همه آنها صفات عقلانی و خردمندانه داشتهاند که جنبه آموزشی بالایی دارد.
رضاقلی با تاکید بر اینکه ایران دوستی از اوصاف ذاتی اسطورههای قبل از اسلام است، افزود: در آن زمان اسطورهها نظام معنایی متفاوتی از نظام معنایی کنونی را برای مردم تعریف میکردند که وطنپرستی یکی از اوصاف ذاتی در آن بود.
وی اضافه کرد: امکان ندارد یک کشور بدون تقویت وطنپرستی سرپا بماند و حکومت آن تداوم داشته باشد.
این استاد دانشگاه یکی از صفات برجسته میرمصطفی عالینسب را وطنپرستی دانست و گفت: این صفت مهم و برجسته استاد عالینسب کمتر به آن توجه شده است. وطندوستی استاد عالی نسب صفتی بوده است که کمتر به آن پرداخته شده است.
رضاقلی تصریح کرد: استاد عالینسب در تمام مراحل زندگی خود و فعالیتهای اقتصادی که داشتند وطندوستی را مدنظر قرار میدادند و همواره در این باره به دیگران توصیه میکردند.
وی با بیان اینکه همه کشورها برای ترویج وطنپرستی هزینه میکنند، افزود: در کشورهای جهان برای ترویج وطندوستی کودکان را از همان ابتدا در کتابهای درسی با این صفت مهم آشنا میکنند.
رضاقلی ادامه داد: بدون وطنپرستی هیچ دولتی مشروعیت پیدا نمیکند و پایدار نمیماند و تداوم نخواهد داشت.
وی با اشاره به تاریخ ایران پس از اسلام گفت: با ورود اسلام به ایران، وطندوستی به مرور جایگاه خود را از دست داد و این روند تا دوران مشروطیت ادامه داشت.
رضاقلی گفت: از زمان مشروطیت توجه به وطندوستی بیشتر شد و در دوران پهلوی این صفت مهم اشاعه بیشتری پیدا کرد. وطنپرستی جدای از دین نیست و میتوان بر اساس دین که هر کس باید پاسخگوی افکار و اعمال خود باشد وطندوستی را در کشور مسلمان ترویج داد.
رضاقلی یادآور شد: در اسطورههای قبل از اسلام بعد از خداوند دفاع از مرزهای کشور بسیار اهمیت داشته و این امر از نگاه دینی نیز قابل ترویج و اشاعه است.
وی با تاکید بر اینکه تمام صفات و فضایل برای زندگی در جامعه در اسطورههای قبل از اسلام وجود داشته است، افزود: کشور را نمیتواند یک نفر یا یک گروه نگه دارد و بنابراین وطندوستی باید در همگان تقویت شود تا کشوری پابرجا بماند.
رضاقلی ادامه داد: بسیاری از صفاتی که قبل از اسلام بسیار قوی بود از دست رفته است و در نظام معنایی کنونی اثر بسیار کمرنگی از این صفات وجود دارد.
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود با بیان اینکه ایران دوستی در اقتصاد، سیاست و اجتماع تاثیر زیادی دارد، گفت: وطن پرستی تعارضی با دین ندارد و باید به آن توجه کرد و بین مردم کشور ترویج و اشاعه داد.
محمدرضا بهشتی: برای گذر از شرایط کنونی از تجربیات گذشته استفاده کنیم
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، محمدرضا بهشتی در مراسم نکوداشت سیزدهمین سال درگذشت استاد میرمصطفی عالینسب با بیان اینکه استاد عالینسب تاریخ صنعت ایران بود، افزود: این چهره بزرگ از ابتدای ورود صنعت به کشور برای رشد و قدم برداشتن به سوی صنعتی شدن نقش بسیار مهمی برای کشور ایفا کرد.
وی ادامه داد: استاد عالینسب شرایط را به خوبی درک میکرد و بر اساس آن تصمیمات درستی برای مقابله با مشکلات و گذر از آنها میگرفت.
بهشتی با تاکید بر اینکه استاد عالینسب علاوه بر دانش عملی از دانش نظری نیز برخوردار بود افزود: این چهره بزرگ علاوه بر توانمندیهای عملی در میدان اقتصادی دانش نظری بسیار عمیقی در مورد شرایط اقتصادی و چگونگی اداره آن داشت.
مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به فراز و فرودهای ایران در گذشته خود گفت: در برخی از این حوادث ایران با ناکامی روبرو شد و در برخی دیگر از حوادث با حرکت روبرو بود.
وی ادامه داد: میتوان گفت که ایران در سه دوره با ناکامی و سرخوردگی روبرو شده است اما هر بار پس از آن توانسته مسیر خود را به سوی رشد پیدا کند.
وی با بیان اینکه بعد از دلسردی و سرخوردگی واکنشهای متفاوتی از مردم بروز میکند اظهار کرد: به توصیف شهید بهشتی در این شرایط عرفانگرایی و عرفانگریزی از موضوعاتی است که در فرهنگ کشور ما دیده شده است.
بهشتی با تاکید بر اینکه برای گذر از شرایط کنونی باید برای استفاده از دانش و تجربیات گذشته استفاده کنیم افزود: در دنیای مدرن تاکید به حرکت گروهی برای گذر از مشکلات میشود اما یک فرد میتواند نقشی ایفا کند که موجب تحول در یک جامعه شود.
وی با اشاره به اقدامات استاد عالینسب افزود: استاد عالینسب انسانی باورمند بود و این صفت برجسته در وی موجب شده بود که روحیه بسیار قویای برای مواجهه با مشکلات و حل آنها را داشته باشد.
وی ادامه داد: یکی از مشکلاتی که در دوره استاد عالینسب به وجود آمد کاهش ذخیره غلات به ظرفیت سه روز بود که با تدبیر استاد عالینسب و بکارگیری تمام امکانات این مشکل بزرگ پشت سر گذاشته شد.
وی تاکید کرد: کاهش ذخیره غلات به کمتر از سه روز در کشور میتواند با ایجاد قحطی فاجعهبار باشد اما استاد عالینسب با باورمندی توانست این مشکل را مرتفع کند.
بهشتی بازگشت اعتماد ملی بین مردم در دوران جنگ را مدیون تلاشهای چهرههایی مانند عالینسب دانست و گفت: استاد عالینسب از مطبوعات و رسانهها گریزان بود و تنها با عملگرایی توانست اعتماد ملی را در بدترین شرایط به مردم کشور باز گرداند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در تمام کشورها فراز و نشیب وجود دارد افزود: نحوه مواجهه با فراز و نشیبهایی که برای یک کشور به وجود میآید بسیار اهمیت دارد و نتایج را تعیین میکند.
بهشتی در پایان سخنان خود گفت: در شرایط سخت عملزدگی ، شتابزدگی و یا یاس و سرخوردگی میتواند مشکلات را تشدید کند در این شرایط تنها باورمندی و تلاش خردمندانه میتواند نجاتبخش کشور باشد