:
كمينه:۵.۷۹°
بیشینه:۵.۹۹°
Updated in: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۴
پیش‌بینی نرخ تورم هسته در سال 1397 بر اساس نرخ ارز

تورم هسته 97 در 4 سناریو، اثر كسري بودجه دولت بر نرخ تورم

متغیر نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی دارای اثر مثبت و معناداری بر نرخ تورم هسته است. کسری بودجه دولت می‌تواند باعث افزایش تقاضای کل شده و با در نظر گرفتن سلطه سیاست مالی بر سیاست پولی در کشور منجر به افزایش نرخ تورم شود. زیرا زمانی که دولت کسری بودجه داشته باشد، یکی از اقداماتی که انجام می‌دهد، انتشار پول و استقراض از سیستم بانکی است. با استقراض دولت از بانک مرکزی و انتشار پول، حجم نقدینگی در کشور افزایش یافته و منجر به افزایش نرخ تورم می‌شود
کد خبر: ۱۳۰۷۵۴
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۴
اقتصاد گردان - پژوهشکده امور اقتصادی وزارت اقتصاد در گزارشی به پیش‌بینی نرخ تورم هسته برای سال 1397 بر اساس چهار سناریو افزایش نرخ ارز پرداخته است. نتایج پیش‌بینی نرخ تورم، نشان داد که نرخ تورم هسته در سال 1397 نسبت به سال 1396 می‌تواند بین 22 تا 28 درصد  باشد. تورم هسته از خارج کردن نوسانات کوتاه‌مدت از سبد تورم و به طور دقیق‌تر از اجزای ماندگار تورم کل به دست می‌آید.

    کارکرد تورم هسته

یکی از اهداف مهم در سیاست‌های پولی دستیابی به ثبات قیمت‌ها و یا به عبارت دیگر کنترل نرخ تورم در دامنه مشخصی است. برای نیل به این هدف سیاستگذاران پولی نیاز به شاخصی دارند که بتوانند در جهت کنترل نرخ تورم را اتخاذ کنند. نرخ تورمی که از طریق آن سیاست‌های پولی کارا شاخص بهای کالا‌ها و خدمات مصرفی محاسبه می‌شود، نمی‌تواند معیار مناسبی برای تحلیل و بررسی سیاست‌های پولی باشد، به این دلیل که ممکن است در آن اجزایی وجود داشته باشند که با تغییرات فصلی و یا به علت تکانه‌های عرضه دارای قیمت‌های ناپایدار باشند به طور مثال گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها به دلیل شرایط جوی و تغییرات فصلی و همین‌طور انرژی به علت تکانه‌های عرضه دچار ناپایداری در قیمت می‌شوند. با توجه به موارد ذکر شده سیاستگذار پولی معیاری نیاز دارد تا اثرات این اجزا در آن وجود نداشته باشد و یا به حداقل رسیده باشد.

 به همین منظور طی چند دهه اخیر معیاری تحت عنوان «تورم هسته»، برای اهداف تورمی معرفی شده است. تورم هسته نسبت به تورم کل می‌تواند شاخص قابل اتکاتری برای تدوین سیاست‌های پولی و همچنین تحلیل و بررسی سیاست‌ها باشد. زیرا تکانه‌های وارد شده مختلف در ادوار مورد بررسی از این شاخص خارج شده و تصویر واقعی‌تری از عملکرد و تاثیرگذاری سیاست‌ها می‌دهد. با توجه به توضیحات ارائه شده می‌توان این‌گونه بیان کرد که تورم هسته شامل اجزای دائمی و پایدار تورم کل است.

بر همین اساس پژوهشکده امور اقتصادی در گزارشی با عنوان «پیش‌بینی نرخ تورم در ایران: کاربردی از رویکرد تورم هسته» با استفاده از داده‌های سری زمانی فصلی به برآورد تورم هسته پرداخته است.

در این گزارش تورم هسته با استفاده از داده‌های سری زمانی فصلی و روش میانگین پیراسته محاسبه و سپس ارتباط بین نرخ تورم هسته و نرخ تورم مشاهده بررسی شده است.  نتایج بررسی محاسبه تورم هسته نشان می‌دهد که تا پایان سال 1392 نرخ تورم هسته نوسانات زیادی داشته و تفاوت زیادی با نرخ تورم مشاهده شده داشته است، ولی بعد از سال 1392 تا پایان سال 1396 نرخ تورم مشاهده شده و نرخ تورم هسته همسو و هم‌جهت بوده و در حال کاهش است. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری دارد که ثبات قیمت‌ها، هدف اصلی سیاستگذار باشد. لذا سیاستگذار برای رسیدن به این مهم به دنبال ابزار مناسبی است. یکی از ابزارهای مهم استفاده از اهداف تورمی است که خود نیازمند پیش‌بینی دقیق نرخ تورم است. برای پیش‌بینی صحیح از نرخ تورم باید عوامل و اجزای کلیدی موثر بر نرخ تورم شناسایی شود. جداسازی نرخ تورم هسته و شناسایی عوامل موقت و دائم تأثیرگذار بر نرخ تورم نیز اهمیت زیادی دارد. لذا سیاستگذار باید نرخ تورم هسته را به نرخ تورم هدف نزدیک کند. اگر سیاستگذار بخواهد نرخ تورم را کاهش دهد باید مسیر تورم در ادوار آتی را به نحوی سامان دهد که تورم هسته به تدریج کاهش یافته و تفاوت چندانی بین نرخ تورم مشاهده شده و نرخ تورم هسته وجود نداشته باشد.

 این گزارش در ادامه به بررسی عوامل موثر بر تورم هسته پرداخته که به طور خلاصه به آنها نگاهی انداخته می‌شود.

- متغیر نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی دارای اثر مثبت و معناداری بر نرخ تورم هسته است. کسری بودجه دولت می‌تواند باعث افزایش تقاضای کل شده و با در نظر گرفتن سلطه سیاست مالی بر سیاست پولی در کشور منجر به افزایش نرخ تورم شود. زیرا زمانی که دولت کسری بودجه داشته باشد، یکی از اقداماتی که انجام می‌دهد، انتشار پول و استقراض از سیستم بانکی است. با استقراض دولت از بانک مرکزی و انتشار پول، حجم نقدینگی در کشور افزایش یافته و منجر به افزایش نرخ تورم می‌شود.

- نااطمینانی قیمت نفت با در نظر گرفتن فاصله اطمینان90 درصد دارای اثر معناداری بر تورم هسته است. با افزایش نااطمینانی قیمت نفت، تولید ناخالص داخلی دچار نوسان شده و این امر موجب ایجاد نوسانات قیمت کالاها و خدمات می‌شود و درنهایت منجر به افزایش نرخ تورم خواهد شد.

نرخ تورم در کشور امریکا اثر مثبت و معناداری بر نرخ تورم هسته کشورهای دیگر دارد. افزایش قیمت جهانی‌ کالاها و خدمات سبب بالا رفتن قیمت کالاها و خدمات وارداتی و درنتیجه افزایش شاخص قیمت‌های تولیدکننده و مصرف‌کننده در کشور می‌شود. بنابراین با افزایش قیمت جهانی کالاها و افزایش تورم در کشوری مانند امریکا، نرخ تورم در کشور ایران نیز افزایش می‌یابد.

- بر اساس نتایج به دست آمده، پایه پولی تأثیر مثبت و معناداری بر هسته تورم دارد. بنابراین با افزایش پایه پولی هسته تورم افزایش می‌یابد و باید در اتخاذ سیاست پولی دقت لازم صورت گیرد.

- با افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، قدرت خرید مردم کاهش یافته و مردم در قبال پول بیشتر کالای کمتری می‌توانند استفاده کنند. از طرفی با افزایش نرخ ارز قیمت واردات افزایش یافته و با تأثیری که بر قیمت کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای خواهد داشت، منجر به افزایش قیمت تمام شده کالاها و افزایش تورم خواهد شد. لذا مدیریت صحیح نرخ ارز از اهمیت زیادی برخوردار است. از آنجا که با افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران به جای استفاده از پول ملی رغبت بیشتری به استفاده از پول خارجی و ارز خواهند داشت و این امر تقاضا برای ارز را افزایش داده و با وجود سوداگری‌های مخرب منجر به افزایش بیشتر نرخ ارز و کاهش بیشتر ارزش پول ملی خواهد شد، بنابراین انجام یک سیاست تجاری و ارزی نتایج زیادی را می‌تواند برای کشور چه درزمینه داخلی و چه درزمینه خارجی داشته باشد.

    پیش‌بینی نرخ تورم هسته در سال 1397 بر اساس نرخ ارز

بر اساس این گزارش تغییرات نرخ ارز انعکاس‌دهنده وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی یک کشور است. بنابراین یکی از متغیرهای اثر گذار بر نرخ تورم در یک کشور، نرخ ارز و تغییرات آن است و برای سیاستگذاران یک کشور اهمیت زیادی داشته و تغییرات نرخ ارز و سیاست‌های تجاری و ارزی می‌تواند تاثیر زیادی بر وضعیت اقتصادی یک کشور داشته باشد. لذا پس از بررسی عوامل موثر بر تورم هسته، به پیش بینی نرخ تورم برای سال 1397 بر اساس چهار سناریو زیر پرداخته شده است:

1 -)سناریو اول: افزایش میانگین نرخ ارز در سال 1397 به میزان 50 درصد نسبت به سال 1396

2 -)سناریو دوم: افزایش میانگین نرخ ارز در سال 1397 به میزان 65 درصد نسبت به سال 1396

3 -)سناریو سوم: افزایش میانگین نرخ ارز در سال 1397 به میزان 80 درصد نسبت به سال 139

4 -)سناریو چهارم: افزایش میانگین نرخ ارز در سال 1397 به میزان 100 درصد نسبت به سال 1396

 فرض شده است که متغیرهای مدل از جمله پایه پولی، قیمت نفت، نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی و تورم جهانی دارای یک روند با ثبات در ماه‌های اخیر بوده و لذا بر اساس نرخ رشد ده فصل اخیر در نظر گرفته شده‌اند. لازم به ذکر است که اطلاعات به صورت فصلی بوده و نرخ تورم هسته که در این مطالعه پیش‌بینی می‌شود، نسبت به فصل قبل از آن محاسبه می‌شود.

با توجه به اهمیت نرخ ارز در ایجاد تغییرات نرخ تورم در ایران، در ادامه این گزارش به پیش بینی نرخ تورم هسته برای سال 1397 بر اساس چهار سناریو افزایش نرخ ارز پرداخته است. نتایج پیش‌بینی نرخ تورم، نشان داد که نرخ تورم هسته در سال 1397 نسبت به سال 1396 می‌تواند بین 22 تا 28 درصد باشد.

این گزارش در پایان می‌گوید: با توجه به اینکه همه اجزای تشکیل دهنده نرخ تورم به یک اندازه در ایجاد نرخ تورم سهیم نیست، لذا دولت باید در اعمال سیاست‌های قیمتی و پولی دقت لازم را به عمل آورده و با توجه به اینکه نرخ ارز یکی از عوامل موثر بر نرخ تورم در کشور است، اعمال سیاستهای ارزی و تجاری باید با دقت لازم صورت گیرد، چرا که کشور در موقعیت سیاسی و بین‌المللی ویژه‌ای بوده و هر تصمیم و سیاستی از طرف دولت می‌تواند شرایط را دچار تغییرات زیادی کند. در واقع سیاستگذاران به پیش‌بینی نرخ تورم می‌پردازند تا بهتر بتوانند درزمینه سیاست‌های پولی از جمله هدف‌گذاری تورم بهتر عمل کنند. چرا که برای رسیدن به اهداف تورمی نیازمند پیش‌بینی نرخ تورم است. برای پیاده‌سازی اهداف تورمی علاوه بر وجود استقلال بانک مرکزی به عنوان یک مقام پولی نیاز به قواعد سیاستی مناسب از جمله قواعد مالی است.

تجربه کشورها نشان می‌دهد که کشورهایی که ابتدا قواعد مالی و سپس چارچوب هدف‌گذاری تورم را داشته‌اند، رشد اقتصادی بالاتر و تورم پایین‌تری را تجربه کرده‌اند. لذا در راستای دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر و ثبات قیمت‌ها، بهتر است قواعد مالی به طور صحیح رعایت شود. کنترل میزان استقراض دولت در راستای تأمین مالی کسری بودجه، هموار کردن مخارج دولت و ممانعت از ورود نوسانات قیمت نفت به اقتصاد کشور و همزمان اتخاذ سیاستگذاری پولی برای کاهش تورم می‌تواند منجر به برقراری انضباط مالی دولت شده و بانک مرکزی را در رسیدن به اهداف تورمی کمک نماید. چرا که بانک مرکزی به‌عنوان یک مقام پولی توانایی برقراری انضباط مالی دولت را ندارد.