:
كمينه:۵.۹۹°
بیشینه:۵.۹۹°
Updated in: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۴

دار لرزان معیشت قالیبافان

فرش دستباف ایران به عنوان یکی از مهمترین میراث ملی و نماد فرهنگی ما از دیرباز منشا برکات بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و هنری بوده است و اهمیت آن بر هیچکس پوشیده نیست. فرش دستباف ایرانی مصداق کاملی از اقتصاد مقاومتی است که تکیه بر توان ملی و نقش مهمی در اشتغالزایی، صادرات و ارزآوری را نیز بر عهده دارد، حمایت از آن گام برداشتن در مسیر فرمایشات مقام معظم رهبری و تحقق اقتصاد مقاومتی است.
کد خبر: ۱۰۶۵۷۸
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۷
فاطمه آرمنده

اقتصادگردان_ حوزه فرش دستباف ایرانی به عنوان هنر و صنعتی ملی و سفیر فرهنگی ما در خارج از مرزها، به جای آنکه مدام در حال پیشرفت و ارتقا جایگاه باشد با مشکلات فراوانی از جمله از تولید بی هدف و بدون نیازسنجی و بی توجه به سلیقه روز در بازارهای داخلی و خارجی ، عدم تبلیغات و بازاریابی و بازارسازی و عدم کشف بازارهای جدید، تحریم، گران بودن مواد اولیه و در بعضی از موارد استفاده از مواد اولیه نامرغوب و فقدان حمایت کافی از تولید کنندگان توسط دولت محترم و افزایش رقبا و سرقت طرح های ایرانی توسط آنها، روبرو ست. از میان برداشتن مشکلات و نیل به اهداف و چشم انداز مطلوب فرش دستباف ایرانی نیازمند توجه بیش از پیش دولتمردان و اختصاص بودجه کافی به این صنعت است؛ اما آمار مطرح شده از بودجه سال 97 نشان از کم مهری و کم توجهی دولتمردان و عدم تخصیص بودجه لازم به منظور ارتقای جایگاه این هنر_صنعت ملی را دارد.
مرتضی میری دبير کارگروه فرش و صنايع دستي کميسيون توسعه صادرات اتاق ايران در این باره می گوید:  زنجیره اشتغال در حوزه فرش دستباف ایرانی بسیار گسترده و بالغ بر 20 نوع شغل در 10 حوزه مختلف با حضور چیزی حدود دو میلیون و پانصد هزار نفر شاغل فعال در این حوزه است. همین امر از فرش دستباف ایرانی موضوعی راهبردی برای اقتصاد و شرایط اجتماعی کشورمان ساخته است. 
میری معتقد است اشتغال در این عرصه شامل سه ویژگی استراتژیک است. نخست آن که فرش دستباف ایرانی در بخش هایی از زنجیره پیش تولید و تولید، محافظ و تامین کننده اشتغال روستاییان است، در واقع تضعیف و از میان رفتن فرش دستباف و عدم اشتغال روستاییان فعال در این حوزه، مهاجرت ایشان به شهرها و افزایش بیکاری و مصرف کننده شهری را نیز در پی خواهد داشت. 
دوم اشتغالی که در حوزه فرش دستباف ایجاد می شود تقریباً 15 برابر ارزان تر از حوزه صنعت در کشور است. به ازای از دست رفتن هر شغل در فرش هزینه 15 برابری معادل 1 میلیارد و 500 میلیون ریال برای ایجاد یک شغل جدید بر دوش دولت قرار خواهد گرفت که در شرایط فعلی ممکن نیست.
و در نهایت فرش دستباف ایرانی کاملاً بر توان بخش خصوصی استوار بوده و هست و علیرغم برکات و محاسنی که برای دولت ها در تمام ادوار داسشته اما بیش از 90درصد از بار آن بر دوش بخش خصوصی بوده و خواهد بود. اما امروز بخش خصوصی برای تحمل کردن فشارهای طاقت فرسا و حفظ این میراث ملی گرانقدر و اشتغال آن نیازمند مساعدت و یاری حاکمیت است. 
در دیماه سال ٨٩  و با تصویب مجلس شورای  اسلامی، بیمه بافندگان فرش دستباف، با هدف حفظ و اعتلای مقام و جايگاه والای فرش دستباف ايران به عنوان يك ميراث گرانقدر فرهنگی و هنری، فعالیت خود را آغاز کرد. قرار بر این بود که ٧ درصد از حق بیمه توسط قالیبافان بیمه شده و 23 درصد باقیمانده توسط دولت و از محل قانون هدفمندی یارانه ها پرداخت شود.
در روزهای آغازین طرح، وعده ها و هدفگذاری ها بر آن بود که پس گذشت 10 سال، تا سال 99 تعداد فعالان عرصه قالیبافی که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار گرفته اند به دو میلیون نفر نیز برسد، حال آنکه با گذشت هشت سال از اجرایی شدن این طرح با توجه به گزارش های مرکز ملی فرش ایران حدود 320 هزار نفر توانسته اند تحت پوشش بیمه قرار گیرند و این عدد، چیزی کمتر از یک سوم از فعالان این عرصه است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت ومرکز ملی فرش ایران به عنوان نهاد متولی فرش دستباف و مرجع شناسایی و معرفی قالیبافان به سازمان تامین اجتماعی، طی سال های گذشته موفق به تهیه آماری دقیق از فعالان و تلاشگران حوزه فرش دستباف کشور نشده اند و همچنان تعداد این عزیزان در هاله ای از ابهام و مغفول باقی مانده است.
حمید کارگر رییس مرکز ملی فرش ایران نیز در انتقاد به وضعیت بیمه قالی بافان می گوید: در حوزه معاونت تولید مهمترین قدم مرکز، قانون بیمه قالیبافی بوده که قبل از تاسیس مرکز وجود نداشته است و از بدو شروع فعالیت مرکز، آقای عرب سرخی رییس وقت مرکز پیگیر آن بوده اند. در مرحله اول به صورت ناقص، که درمان را شامل نمی شد تصویب شد و با پیگیری دولت و مجلس شاهد تصویب قانون جامع قالیبافان و فعالان شناسه دار این حوزه بودیم. 
وی می افزاید: البته از نقایص این قانون، تصویب اعتبار به صورت سالانه است، در سال های اول که متقاضیان اندک بودند این اعتبار کافی بود ولی با افزایش شمار بیمه شوندگان این اعتبار پاسخگو نبود و به دلیل عدم افزایش این اعتبار، تاکنون مشکل بیمه قالیبافان پا برجا و مشکل ساز است، که پیوسته در رفع آن می کوشیم. وی در ادامه متذکر شد: حدود یک هزار و 74 میلیارد تومان اعتبار برای تحت پوشش قرار دادن 500 هزار نفر قالیباف در سراسرکشور نیاز است.
آمارهای مبهم موجود حاکی از آن است که بیش از دو برابر افرادی که تحت پوشش بیمه قالیبافی قرار گرفته‌اند، متقاضی برای قرار گرفتن زیر چتر بیمه تامین اجتماعی وجود دارد که با توجه به کمبود اعتبارات، در مرز ناامیدی قرار دارند و بخش اسف ماجرا خروج عده کثیری از شاغلان این حوزه ازقالیبافی و ورود آنها به سایر مشاغل است و در بسیاری از موارد بیکاری و مشکلات عدیده اقتصادی  و معیشتی را برای ایشان به وجود خواهد آورد.
مجتبی عراقچی رییس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف با اشاره به اوضاع کنونی بازار فرش دستباف  و مشکلات موجود در آن  می گوید: بازار فرش دستباف، بازاری کاملاً صادرات محور است و بازار داخلی آن نیز وابسته به صادرات آن است. کاهش صادرات فرش، رکود بازار داخلی را نیز  در پی داشته است. مالیات و افزایش آن در سال های اخیر و مشکلاتی از قبیل بیمه قالیبافان، فشارهای اقتصادی فراوانی را به همکاران وارد نموده است و همین امر باعث شده است، که اکثر مغازه های فرش فروشی، تغییر کاربری دهند. مشهودترین قسمت آن را می توان بازار عباس آباد دانست که در روزگاری نه چندان دور سرای اهل فرش بود ولی اکنون تبدیل به بورس البسه زنانه گشته است که اکثرشان وارداتی از کشورهای ترکیه و چین است، و این نمونه بارزی برای اشتغال زایی کارگران خارجی است نه کارگران هنرمند داخلی که فرش تولید می کنند.

با توجه به آسیب پذیر بودن قشر قالیبافان، کاهش بودجه در بیمه قالیبافان موج شدیدی از ناامیدی در بین هنرمندان و صنعتگران و خروج آن ها از حوزه فرش دستباف و در نهایت کوچک شدن هنر_صنعت قالیبافی و کاهش تولید و صادرات را در پی خواهد داشت.
علیرغم مشکلات و نابسامانی های موجود و کاهش شدید اعداد صادراتی، صادرات فرش دستباف ایرانی در بدترین سال _1394_ با عددی قریب به 300 میلیون دلار معادل صادرات  "صنعت خودرو" و قطعه در بهترین سال بوده است.
به اعتقاد بخش خصوصی امروزه برای حفظ و افزایش اشتغال در زمینه فرش دستباف ایران و ارتقا اعداد صادراتی، نیازمند اجرای برنامه های فرهنگی_تبلیغی در بازارهای موجود و بازارهای جدید هستیم که این مهم باید به دست متخصصین بومی در بازارهای مربوطه انجام گیرد تا بهره وری مناسب داشته باشد. اجرای برنامه های فرهنگی_تبلیغی در بازارهای هدف فرش دستباف، برگزاری نمایشگاه ها در داخل و خارج و سایر وظایفی که بر دوش متولی دولتی فرش دستباف ایران قرار داده شده است، با بودجه ناچیز کنونی میسر نیست.
تحقیقات حاکی از آن است که بودجه اعلامی سال 1396 مرکز ملی فرش ایران 142 میلیارد ریال بوده است که تاکنون پس از گذشت حدود 9 ماه از سال جاری تنها  22.5 درصد یعنی 32 میلیارد ریال از آن تخصیص یافته است و تا پایان سال این رقم از 50 درصد هم فراتر نخواهد رفت.
پیشنهاد وزارت صنعت، معدن و تجارت برای بودجه سال جدید 320 میلیارد ریال بوده است که با توجه به ارز آوری دست کم 12000 میلیارد ریالی معادل 1200 میلیارد تومان (حداقل 300 میلیون دلار با نرخ 4 هزار تومان) و حفظ اشتغالی به ارزش 3،750،000 میلیارد ریال معادل 375000 میلیارد تومان، رقم بسیار ناچیزی است و با تخصیص این میزان از بودجه می توان در حفظ آن ها کوشید. تقلیل این بودجه به ارقامی پایین تر از رقم پیشنهادی وزارت صنعت، معدن و تجارت، سبب تعطیل شدن و از بین رفتن فعالیت ها، کاهش ارقام صادراتی به دلیل عدم تحرک مناسب در بازارهای هدف و در نتیجه بیکاری تعداد بی شماری از فعالین و شاغلین در این عرصه خواهد شد.
با عنایت به موارد مطروحه امید بر آن داریم دولتمردان در دولت تدبیر و امید نسبت به افزایش بودجه مرکز ملی فرش دستباف ایران تا رقم پیشنهادی وزارت صنعت، معدن و تجارت، توجه ویژه ای مبذول دارند.