:
كمينه:۱۵.۴°
بیشینه:۱۶.۷۹°
Updated in: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۴
اصلاح مالیاتی جمهوری‌خواهان به نفع ثروتمندان امریکایی تمام خواهد شد

استیگلیتز: اصلاح مالیاتی اقتصاد امریکا را نابود می‌کند

با نمایان شدن نشانه‌هایی از تقویت اقتصادی و افزایش خوش‌بینی‌ها به اجرایی‌شدن طرح کاهش مالیات‌ شرکت‌ها (مالیات بر درآمد)، ارزش شاخص‌های سهام امریکا در پایان معاملات پنج‌شنبه به بالاترین میزان در 20سال اخیر رسید
کد خبر: ۱۰۰۶۳۴
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۹
اقتصاد گردان - طلا تسلیمی: فعالیت دونالد ترامپ در کاخ‌سفید در چند ماه گذشته با یک‌سری قانون‌گذاری‌های ناموفق همراه بود، اما به نظر می‌رسد تصویب طرح بودجه 2018 در مجلس نمایندگان بار دیگر بسیاری از سرمایه‌گذاران را به موفقیت جمهوری‌خواهان سنا در پیشبرد لایحه کاهش مالیات‌ها امیدوار کرده و همین چشم‌انداز خوش‌بینانه به رونق بازار انجامیده است. در حقیقت با وجود مخالفت دموکرات‌ها با این لایحه، تصویب آن در سنا چندان هم دور از ذهن نیست. بیشتر افراد نزدیک به ترامپ را در دولت ثروتمندان بانفوذ تشکیل می‌دهند؛ افرادی که عمدتا ثروت خود را از دریافت اجاره املاک به دست آورده‌اند تا از فعالیت‌های کارآفرینی و تولیدی. حالا هم به نظر می‌رسد که این افراد تصمیم دارند از موقعیتشان در دولت استفاده کرده و پاداشی بزرگ برای خود در نظر بگیرند. با این حال پیشنهاد اصلاح مالیاتی جمهوری‌خواهان خیلی بیشتر از حد انتظار و پیش‌بینی‌ها به نفع ثروتمندان امریکایی تمام خواهد شد.


جوزف استیگلیتز در مقاله‌یی در «پراجکت سیندیکت» می‌نویسد: دولت ترامپ و جمهوری‌خواهان که با وجود کنترل اکثریت کنگره همچنان در «لغو و جایگزینی» قانون خدمات درمانی تصویب شده در دوره باراک اوباما موسوم به «اوباماکر» شکست خوردند، اکنون بر اصلاح قوانین مالیاتی متمرکز شده‌اند. 8ماه از آغاز دوره ریاست‌جمهوری ترامپ می‌گذرد و دولت تنها چارچوبی اولیه از آنچه در ذهن دارد ارائه کرده، اما همین اطلاعات برای نگران شدن در مورد آینده اقتصادی کشور کافی است. سیاست‌های مالیاتی باید نمایانگر ارزش‌های یک کشور و راه‌حلی برای مشکلات آن باشد. 

افزايش نابرابري

امروز امریکا و شمار زیادی از دیگر کشورهای جهان با چهار مشکل عمده در این زمینه مواجه هستند: ناتوانی در افزایش درآمدها، افزایش ناامنی شغلی، تغییرات آب‌و‌هوایی و روند ضعیف افزایش بهره‌وری. امریکا با یک مشکل مهم دیگر نیز مواجه است و آن نیاز شدید به بازسازی زیرساخت‌های کهنه و تقویت نظام آموزشی به‌شدت ناموفق است؛ اما آنچه ترامپ و جمهوری‌خواهان در واکنش به چنین چالش‌هایی پیشنهاد داده‌اند، برنامه مالیاتی است که تنها نتیجه آن افزایش قابل‌توجه سود میلیونرها و میلیاردرهای امریکایی خواهد بود و مشکل کنونی نابرابری را در کشور تشدید خواهد کرد.
شرکت‌ها و تجارت‌ها ذی‌نفعان اصلی این طرح خواهند بود و توجیه دولت ترامپ این است که چنین اقدامی می‌تواند موجب تحرک اقتصاد شود. اما شرکت‌های بزرگ امریکایی برای سرمایه‌گذاری نیازی به پول بیشتر ندارند و بی‌میلی آنها به چنین اقدامی حتی به‌دلیل میزان سود نیست. در حقیقت باتوجه به اینکه سرمایه‌گذاری‌ها عمدتا از طریق وام‌ها و دریافت بهره تامین مالی می‌شوند، مالیات‌ بر شرکت‌ها عمدتا هزینه سرمایه‌گذاری و بازگشت سرمایه را تسهیل می‌کنند. از این‌رو نه در تئوری و نه در عمل طرح جمهوری‌خواهان برای کاهش مالیات شرکت‌ها هیچ تاثیری در سرمایه‌گذاری یا اشتغال‌زایی نخواهد داشت. جمهوری‌خواهان همچنین رویای نظام مالیاتی منطقه‌یی را در سر می‌پرورانند به این صورت که شرکت‌های امریکایی تنها بر مبنای درآمد خود در داخل ایالات متحده مالیات بپردازند؛ اما تنها نتیجه چنین طرحی کاهش درآمدهای دولتی و استفاده شرکت‌ها از حوزه‌های قضایی با مالیات اندک خواهد بود.
پرداخت هزینه‌های نظام آموزشی و بخش عمده خدمات درمانی و رفاهی بر عهده دولت و شهرداری‌هاست و مالیات بر درآمد بهترین شیوه برای تامین این هزینه‌ها محسوب می‌شود؛ بدون مالیات بر درآمد، دولت به‌طور فزاینده‌یی به مالیات بر فروش وابسته خواهد شد که این مساله باری سنگین بر دوش فقرا و طبقه کارگر خواهد بود. اما شاید هم باتوجه به طیف گسترده ثروتمندان بانفوذ در دولت ترامپ، جای تعجب ندارد که دولت درصدد کاهش مالیات بر درآمد است و ایده افزایش مالیات بر فروش را رواج می‌دهد. 
در شرایط کنونی دولت برای مواجه شدن با دیگر مشکلات خود به افزایش درآمدها نیاز دارد و نه کاهش آن. برای نمونه افزایش استانداردهای زندگی در نتیجه ابداعات فناوری رخ می‌دهد که به تحقیقات وابسته است؛ اما میزان حمایت‌های دولت از تحقیقات در قیاس با تولید ناخالص داخلی، همان نسبت60سال پیش است. از سوی دیگر طرح پیشنهادی کاهش مالیاتی در 10سال آینده چندین تریلیون دلار به بدهی‌های دولت خواهد افزود و این در حالی است که در میان نامزدهای ریاست‌جمهوری، ترامپ بیش از دیگران از بدهی‌های زیاد دولت انتقاد می‌کرد. در حقیقت تنها راهکار برای افزایش درآمدهای دولت یک چارچوب جایگزین شامل اصلاح واقعی مالیات بر شرکت‌هاست که با اندک افزایش پرداخت مالیات از سوی آنها همراه باشد.
سیاست‌های مالیاتی به اقتصاد یک کشور شکل می‌دهند. اگر جمهوری‌خواهان حقیقتا به دنبال تحریک بازار و ترغیب به‌ سرمایه‌گذاری باشند، افزایش مالیات بر زمین و املاک و در نظر گرفتن مزایایی برای سرمایه‌گذاری، تحقیقات و اشتغال‌زایی می‌تواند راه‌حل خوبی باشد و در بلندمدت به ارتقای استانداردهای زندگی منجر خواهد شد. اما از دولت ثروتمندان که بیشتر اعضای آن از فعالیت‌هایی چون اجاره املاک سود می‌برند، نمی‌توان انتظار چندانی داشت. اصلاح مالیاتی پیشنهادی جمهوری‌خواهان هدیه‌یی بزرگ به ثروتمندان و شرکت‌هاست و به قیمت افزایش بدهی‌های عمومی دولت تمام خواهد شد؛ اتفاقی که کاهش سرمایه‌گذاری، متوقف شدن رشد بهره‌وری، تشدید نبود مساوات از عواقب ناگزیر آن خواهند بود و جبران کردن آنها به چندین دهه زمان نیاز خواهد داشت. ترامپ با وعده «خشکاندن باتلاق» در واشنگتن روی کار آمد، اما اکنون این باتلاق از هر زمان دیگری وسیع‌تر و عمیق‌تر است. طرح پیشنهادی کاهش مالیات شرکت‌ها اقتصاد امریکا را نابود خواهد کرد.